English
  • درباره‌ی ما
  • سیاست حفظ حریم خصوصی
  • تماس با ما
سه‌شنبه 3 سرطان 1404
تلویزیون دیار
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
تلویزیون دیار
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

ترجمه و شعر نو فارسی

ایلیاد احمد

24 عقرب 1402
مدت زمان مطالعه: 1 دقیقه
0 0
ترجمه و شعر نو فارسی
اشتراک‌گذاری با رمز کیوآراشتراک‌گذاری در فیس‌بوکاشتراک‌گذاری در توییتر

یکی از روی‌دادهای مهم و میمون چند دهه‌ی پسین در فضای فرهنگی و فکری فارسی‌زبان این است که نهایتاً و پس از تاخیری بسیار طولانی، آثار ادبی دگر فرهنگ‌ها و ادبیات جهان در این چند دهه به فارسی برگردانده شد. برگردان‌هایی‌که تاثیری ژرف روی ماهیت و روش اندیشه در میان فارسی‌زبانان نهاد. چندان‌که روشن‌فکری هم‌چون مراد فرهادپور، «ایده‌ی ترجمه به‌مثابه‌ی تفکر» را طرح کرد و مدعی شد که تنها صورتِ معنادار اندیشه در میان ما فارسی‌زبانان و در این گذر از تاریخ، «ترجمه»ی آثاری‌ست که مسیر تاریخ را به‌سمت مدرنیته رقم زدند و ما، خواسته و ناخواسته و – اگرچه از مجاری و راه‌های دگری – باید به‌همان مقصد و همان قافله‌ی مدرنیته بپیوندیم. در این میان،‌ در کنار ترجمه‌ی آثار ادبی داستانی هم‌چون رمان‌های نویسنده‌های روسی یا فرانسوی و یا دگر نویسندگان بزرگ و کتاب‌های فلسفی مهمی چون آثار هگل و یا کانت و دگر متفکران بزرگ، حادثه‌ی بسیار سرنوشت‌ساز و مهم دگر، ترجمه‌ی شعرهای زبان‌های دگر به فارسی بود. می‌توان به‌جرات مدعی شد که تنها زبانی‌که فارسی در دوره‌ی پیشامدرن با آن دادوستدِ فرهنگی گسترده داشته‌استِ، زبان عربی بوده و این تاثیر را نیز بایست بیش‌تر معلول روی‌دادهای سیاسی دانست تا یک مراوده‌ی فرهنگی سالم. به‌هرجهت در عصر پسامدرن و با ظهور ابزار مدرن و هجوم مدرنیته به کشورهای خاور، برگردان آثار مهم آن‌سوی جهان به‌زبان‌های این‌سو آغاز شد. و در عداد دگر گونه‌های نوشتار و نگارش، فارسی‌زبانان شروع به ترجمه‌ی شعر از زبان‌های اروپایی کردند. در این میان می‌توان به ترجمه‌ی «ایلیاد و اودیسه» به‌همتِ شادروان سعید نفیسی اشاره کرد. به‌هرجهت این برگردان‌های شعر، تاثیری عمیق روی ‌درک فارسی‌زبانان از هستی نهاد، نه‌تنها در شعر که در فلسفه و سیاست و همه‌ی ساحت‌های فکر.

تاقبل از نیما [نیما یوشیج، بنیان‌گذارِ شعر نو در فارسی]‌ درک فارسی‌زبانان از شعر همان درک شمسِ قیسِ رازی بود در کتابِ «المعجم» و در این تعریف، شعر همان کلام موزون و مقفای خیال‌انگیز دانسته می‌شد. مدعای‌ای که من می‌خواهم در این‌جا در مورد نوآوری‌های نیما ارائه کنم، این است که نفس کنش نیما، یعنی به‌هم زدنِ تساوی طولی مصراع‌ها، نه یک خلاقیت ناب، بلکه گونه‌ای «ترجمه‌ی کرداری» (Ethical Translation) از تجربه‌ی شاعران مدرن اروپایی بوده‌است. البته این هیچ از اهمیت کار نیما نمی‌کاهد و شعر نو – بی‌کمترین تردیدی – مهم‌ترین «رخ‌دادِ» چند قرن پسین در فضای فرهنگی فارسی‌ است. و این «گسستِ» بسیار مهم ممکن نمی‌گشت مگر با همین کنش نیما، ولی این نوآوری، در واقع بومی‌سازیِ شعر مدرن اروپایی برای فارسی بود، که نهایتاً بایست آن را ترجمه‌ی تجربه‌ی بودلر و هولدرلین و دگر شاعران مهم مدرن اروپایی دانست که شعر را خارج از ضرورتِ تابعیت از وزن و یا قافیه انگاشتند.


در این معنا،‌ ترجمه‌ای که نیما از تجربه‌ی شعر طرح کرد،‌ امکان‌ها و زمینه‌ای را فراهم آورد که منتهی به پدیداری سنت شعر نو در فارسی شد. احمد شاملو، که بی‌تردید یکی از مهم‌ترین شاعران در تاریخ شعر فارسی‌ست، در سخنرانی معروفش در دانشگاه برکلی در ایالات متحده، نخستین مواجهه‌ی جدی خودش با شعر را رویارویی با شعرِ «ناقوس» نیما در روز نوروز می‌خواند. مضاف بر این‌که او در ادامه‌ی همان سخنرانی یافتنِ شاعرانگی را در خود به به‌خواندن مرثیه‌ی معروفی که لورکا نوشته‌است و تجربه‌ی شعر نو از سوی نیما نسبت می‌دهد و تعریضی هم به سعدی و دگر شاعران کلاسیک می‌کند که آن‌چه آن‌ها آفریده‌اند نهایتاً «ادبیات منظوم» است و نه فراتر از آن. در همین تجربه نیز می‌توان متوجه طنین ترجمه در مقام آن‌چه امکانِ سرایش شعر را برای شاملو پدید آورده‌است، نگاه کرد.

و اما در سطح تاریخی، نباید از خاطر بُرد که مهم‌ترین دلیلِ موفقیتِ تجربه‌ای که نیما آغاز کرد، خورشیدِ رو به طلوعِ مدرنیته بود. مقاومت‌های سخت و سنگینی که نهاد سنت در برابر شعر نو در فارسی می‌کرد، به‌سادگی می‌توانست این تجربه را در همان نطفه بخشکاند و بخواباند. ولی این «تاریخ» بود که حکم نهایی را به‌نفع نیما و شعر نو صادر کرد؟ به چه دلیل؟ دقیقاً به‌همین دلیل‌که نیما مبلغ و «مترجم» مدرنیته بود‌، و از آن‌جا که مدرنیته سرنوشت و جریانِ پیروز تاریخ شده بود، این تجربه را در این‌سوی دنیا و در جهان رو به توسعه و در حال مدرن شدن، به موفقیت رساند.

خبرهای مرتبط

نه دوست، نه دشمن: چرا روسیه از ورود به جنگ ایران و اسرائیل خودداری می‌کند؟
جهان

نه دوست، نه دشمن: چرا روسیه از ورود به جنگ ایران و اسرائیل خودداری می‌کند؟

30 جوزا 1404
اورشلیم‌ پُست: افغانستان در مرکز دیپلوماسی شرقی ایران قرار دارد
افغانستان

در حاشیه‌ی جنگ، در مرکز بحران؛ آیا افغانستان از آتش جنگ ایران و اسرائیل در امان است؟

30 جوزا 1404
پوشش زندۀ جنگ ایران و اسرائیل
جهان

جنگ محدود یا آغاز بی‌ثباتی پایدار؟ بررسی سناریوهای احتمالی جنگ ایران و اسرائیل

30 جوزا 1404
«فراخوان بی‌پاسخ»؛ چرا پیام دیروز رضا پهلوی به خیزش مردمی نیانجامید؟
جهان

«فراخوان بی‌پاسخ»؛ چرا پیام دیروز رضا پهلوی به خیزش مردمی نیانجامید؟

28 جوزا 1404

تلویزیون دیار، رسانه‌ای مستقل است که از سوی شماری از «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایه‌گذاری شده‌است. این رسانه، با تمرکز بر بسترهای دیجیتال، رویدادهای افغانستان و جهان را به زبان‌های فارسی، پشتو و انگلیسی روایت می‌کند. پخش زنده‌ی اینترنتی تلویزیون دیار هم‌اکنون در سراسر جهان در دسترس است.


© 2025 تلویزیون دیار. تمامی حقوق محفوظ است.

خوش آمدید!

به حساب خود در زیر وارد شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم

افزودن لیست پخش جدید

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست

© 202۵ تلویزیون دیار. تمامی حقوق محفوظ است.