English
  • درباره‌ی ما
  • سیاست حفظ حریم خصوصی
  • تماس با ما
سه‌شنبه 30 ثور 1404
تلویزیون دیار
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
تلویزیون دیار
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

سودِ داستان خواندن چیست؟

ایلیاد احمد

21 عقرب 1402
مدت زمان مطالعه: 1 دقیقه
0 0
سودِ داستان خواندن چیست؟
اشتراک‌گذاری با رمز کیوآراشتراک‌گذاری در فیس‌بوکاشتراک‌گذاری در توییتر

اگرچه با طردِ دقت، ولی به‌هرجهت می‌توان مدعی شد که در جهان «بی‌شمار» کتاب وجود دارد، لااقل این درست است که هیچ‌کس همه‌ی کتاب‌های دنیا را نشمرده‌است و آن‌چه را نشمرده باشند، «بی‌شمار» توان خواند. و یا دست‌کم می‌توان گفت «میلیون‌ها» کتاب در قفسچه‌های کتاب‌خانه‌های جهان در حال خاک خوردن‌اند. در این جهانِ پُر از اطلاعات و «فاکت» و «سرگرمی» و «انگیزه» و هزاران هزار چیز دل‌ربا و دل‌پذیر دگر، چرا باید کسی مدت مدیدی بگذارد و «دن‌کیشوت» را بخواند؟‌ و از آن فراتر، آیا آن کسی که «دن‌کیشوت» را می‌خواند لزوماً دانش‌جوی «ادبیات» است و این کتاب را برای امور بروکراتیک دانشگاهی و برای «نمره‌آوری» می‌خواند؟‌ اصلاً چرا باید گفت «دن‌کیشوت»، بگویید «داش‌آکل»، بگویید «بره‌ی گمشده‌ی راعی» یا هرقصه‌ی فاخر و غنی دگری از هرنویسنده‌ی کاردان و نیک‌نگارِ دگری. فایده‌ی خواندن داستان چیست؟ آیا قصه‌نویسان و قصه‌گویان «دلقک‌های تاریخ»اند؟ آیا کار قصه‌نویسی بی‌اهمیت‌ترین کاری‌ست که یک انسان می‌تواند بکند؟‌


بورخس [خورخه لوئیس بورخس، داستان‌نویس و شاعر بزرگِ آرژانتینی] هماره از این پرسش که «فایده‌ی ادبیات چیست؟» برمی‌آشفت. او می‌گفت هیچ‌کس هرگز نمی‌پرسد که فایده‌ی یک غروب زیبا چیست و یا چرا باید گُل کاشت، حالانکه سودی و میوه‌ای از آن نیست. منظور بورخس در این‌جا، وجه زیبایی‌شناختی داستان‌نویسی و ادبیات است. وجهی که به خواننده درک بسیار عمیقی از «زیبایی» در ژرف‌ترین و نهان‌ترین لایه‌های واقعیت القاء می‌کند. این زیبایی، صرفاً زیبایی جامد و ایستای یک تابلوی خوش‌رنگ نیست [مثلاً تابلوهای ماتیس]، این زیبایی می‌تواند در متن خودش شما را حرکت داده و به پویش وادارد. شما را باری در مقام «دوریان‌گری» [شخصیت اصلی رمانی از اسکار وایلد] خوش‌صورت‌ترین مرد جهان می‌کند و گاهی در مقام داش‌آکل [شخصیت داستان کوتاهی از هدایت به همین نام] تلخ‌کام‌ترینِ مردانِ جهان. گهی شما را چونان آشیل [شخصیتی از ایلیادِ هومر] خداوندگار جنگاوری و تهور می‌سازد و گهی چونان ایوان ایلیچ [شخصیتی از یک رمانِ‌ کوتاه تولستوی]‌ مرد هراسیده‌ای در فراروی مرگ، داستان مرزهای وجود را باز می‌کند و عدسی تنگِ «سوژگی تکین» را به تخیل، در مقام عمیق‌ترین صورت مواجهه به واقعیت باز می‌کند. آنی که داستانی نخوانده‌است، فقط یک‌بار زاده شده و یک‌بار نیز خواهد مُرد،‌ ولی آنی‌که انسی با کتاب و قصه دارد، در هرقصه‌ای زندگی کرده‌است و طعم‌های بسیاری از وجود را چشیده‌است. با «دن‌کیشوت» در تل‌های نه‌چندان بلند و نه‌چندان پستِ سویل قدم زده‌‌است و خویشتن را شوالیه‌ی یگانه‌ی زمان دانسته‌است و با ورتر [شخصیتی از یک رمان گوته به‌نامِ «رنج‌های ورتر جوان»] خودش را در شعله‌های آتش مهرِ لوته به آذر افکنده و سوخته‌است. چنین چیزی جز با داستان، مهیا و ممکن نیست. و اگر قصه را بر هفتمین هنر (سینما)‌ ارجحیتی باشد همین گشودگیِ بیش‌تر برای سوژگی خواننده‌است.


ولی فایده‌های داستان‌خوانی را که نمی‌توان صرفاً در زیبایی فروکاست، زیبایی مهم است ولی کافی نیست. داستان مامن امنی برای بیانِ بهترین بینش‌ها و بصیرت‌های آدمی‌زاد است. و هیچ جای حیرتی ندارد اگر می‌نگریم که داستایفسکی اندیشه‌های ناظر بر امر اگزیستانسیال را بسیار پیش‌تر و بسیار بهتر از فیلسوفان مابعد خودش به‌نگارش درآورده‌است. حتا همان فیلسوفان مابعد نیز (کسانی هم‌چون سارتر و کامو) برای بیان کامل و همه‌سویه‌ی آن‌چه می‌خواستند بگویند، دست به دامان بلندِ داستان برده‌اند. و اگر هیدگر داستان ننوشته‌است، برای این است که او به سراچه‌ی قدسی نابی به‌اسم «شعر» ره‌برده‌است. نسبت شعر و داستان خود داستانی‌ست که به‌کوتاهی‌اش نمی‌توان گفت.

القصه این‌که قصه، به‌سخره گرفتنِ قاطعیتِ بی‌رحمِ واقعیت است. واقعیتی که تصمیم گرفته‌است خواننده در زمانی و در جغرافیایی خاص محصور و زندانی باشد، ولی قصه دست او را می‌گیرد و از یک «خواننده‌ی ساده» گاه جنگ‌جو می‌سازد و گاه عاشق، او را از دیواره‌های نازیبای شهر، به‌میان دشت‌های لاله و ارغوان می‌برد، به او بال هدیه می‌کند تا پرواز کند.

خبرهای مرتبط

افتتاحیه‌‌ی پرشور «روزشمار نهایی» تام کروز در  جشنواره‌ی کن
جهان

افتتاحیه‌‌ی پرشور «روزشمار نهایی» تام کروز در  جشنواره‌ی کن

25 ثور 1404
نوروز در کلرمون‌فران فرانسه؛ روایتی از سه روز هم‌افزایی فرهنگ‌ها
افغانستان

نوروز در کلرمون‌فران فرانسه؛ روایتی از سه روز هم‌افزایی فرهنگ‌ها

7 حمل 1404 - بروز شده در 11 حمل 1404
سال‌گرد مرگ گاندی؛‌ گاندی برای ما چه پیامی دارد؟
فرهنگ

سال‌گرد مرگ گاندی؛‌ گاندی برای ما چه پیامی دارد؟

11 دلو 1403
از نیچه چه می‌توان آموخت؟
فرهنگ

از نیچه چه می‌توان آموخت؟

10 دلو 1403

تلویزیون دیار از سوی شماری‌از «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایه‌گذاری شده‌است. این‌رسانه هم‌اکنون روی پا‌ی‌گاه‌های دیجیتال، روی‌دادهای افغانستان و جهان را به زبان‌های فارسی، پشتو و انگلیسی روایت می‌کند و در نظر دارد تا به‌زودی پخش زنده‌ی اینترنتی و ماهواره‌ای اش را نیز آغاز کند.


© 2025 تلویزیون دیار. تمامی حقوق محفوظ است.

خوش آمدید!

به حساب خود در زیر وارد شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم

افزودن لیست پخش جدید

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست

© 2024 تلویزیون دیار. تمامی حقوق محفوظ است.