English
  • درباره‌ی ما
  • سیاست حفظ حریم خصوصی
  • تماس با ما
سه‌شنبه 30 ثور 1404
تلویزیون دیار
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
تلویزیون دیار
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

هویت در مقام محکومیت

ایلیاد احمد

23 سنبله 1402
مدت زمان مطالعه: 1 دقیقه
0 0
هویت در مقام محکومیت
اشتراک‌گذاری با رمز کیوآراشتراک‌گذاری در فیس‌بوکاشتراک‌گذاری در توییتر

هویت یا کیستی به مجموعه‌ی عوامل سبژکتیو و ابژکتیو برسازنده‌ی سوژه‌ی انسانی اشاره دارد. از خواص و خصوصیات ظاهری فرد هم‌چو قد، رنگ مو، رنگ پوست، تبار و زبان گرفته، تا خصوصیات اعتقادی و ذهنی‌ای هم‌چو دیانت و مذهب و امثالهم. و همین گستردگی هویت را با طیف وسیعی از حیطه‌های زندگی بشری گره‌ می‌زند، از طبقه‌ی اقتصادی تا تاریخ، تا فلسفه و تیپِ روانی‌ای خاص و مشخصات زیست‌شناختی‌ای خاص. بدون تردید که این پهنای پهین از گستره‌های گونه‌گون، هویت را مبدل به پدیده‌ای نهایت پیچیده و از آن‌ مهم‌تر؛ نهایت نقش‌آفرین می‌کند. در واقع می‌توان به‌تهور مدعی شد که بخش عظیمی از نزاع‌هایی که بشر در طول تاریخ خود داشته‌است، در واقع نزاع‌هایی بر سر هویت و کیستی بوده‌است. البته هویت در این معنا، به‌هیچ‌رو پدیده‌ای «صرفاً فرهنگی» نیست، بلکه چنانی‌که در بالا نیز آمد، می‌تواند شامل طبقه‌ی اقتصادی-اجتماعی فرد، جای‌گاه اقتصادی یک کشور و میزان توسعه‌یافتگی و صنعتی‌شدن آن کشور  و ملت را نیز شامل شود و با این ملاحظه،‌ بی‌شک که هویت از مهم‌ترین سازندگان و نقش‌آفرینان تاریخِ پُر از خون بشر محسوب می‌شود. زیرا این مفهوم واجدِ گونه‌ای «ایستایی» است، در ردای گونه‌ی «محکومیت» بر فرد ظاهر می‌شود و خود را تا پایان زندگی بر او تحمیل می‌کند. چه بسا «غیرت‌ها» و «خون‌هایی» که بر سرِ همین «کیستی» صرف درگرفتند و آتش‌هایی که تا ام‌روز برافراخته مانده‌اند.

بررسی رابطه‌ی زندگی انضمامی ما، در مقام شهروندان و فرزندان خاکی به‌نام «افغانستان» با این مفهوم، اهمیت و موضوعیت آن را برای ما چند چندان هم می‌کند، ازآن‌رو که تضادهای مبتنی بر هویت، گفتمان‌های قدرت‌مند مبتنی بر هویت، و تبارگرایی‌های گونه‌گون، چونان آتش در زیر خاکستری است که دهه‌هاست – اگر نگوییم قرن‌ها- تن و جان مردم این کشور را می‌سوزند و از هردو سوی ماجرا قربانی می‌گیرند. حتا گفتمان اسلام سیاسی که بر «برادری مسلمانان» و نفی پیوسته‌ی «ناسیونالیسم»، از جهت ضدیت گفتمان اسلام سیاسی با مدرنیته و پیوند عمیق ناسیونالیته با مدرنیته نیز، نتواسته‌است که از شدت این تضادها حتا «بکاهد» و در بهترین صورت، همان‌ کاری را می‌کند که گفتمان‌ نئولیبرالیسم تحمیلی در دو دهه‌ی گذشته‌ی افغانستان می‌کرد؛ پاک کردنِ صورت‌مسئله. و برای کسی که در متن زندگی عینی و هستی مادی این مردم گام زده باشد، متوجه می‌شود که «هویت»، برای مردم این سرزمین، چقدر همان «محکومیت» است، محکومیتی که هرگز دلیلی روشن و محکم برای آن اقامه نمی‌شود و مدام در سطح کلیشه‌هایی چون: تاجیکان همه دزد استند، پشتون‌ها همه خنگ و افراطی هستند و هزاره‌ها همه بی‌دین و کافر هستند، خودش را بازتولید می‌کند. و این محکومیت آن‌چنان در متن زندگی اجتماعی جا افتاده‌است که فرد حتا اگر نخواهد و از دعواهای تباری و مبتنی بر هویت بیزاری هم بجوید، باز چونان «محکومی» در یک دادگاه، مجبور است در زندگی روزمره‌ی خویش با این دعواها طرف باشد و گاه یکی از جهات را بر دگری ارجح بداند. ادونیس، شاعر و متفکر بزرگ عرب – که خود نیز با همین بحران «هویت در مقام محکومیت» روبه‌رو بوده‌است- در این مورد اندیشه‌های قابل توجهی ارائه کرده‌است. ادونیس به ما می‌گوید که هسته‌ و شیره‌ی هویت انسانی را نباید از گذشته‌ی او گرفت،‌ از قومیت‌اش، از قبیله‌اش و عشیره‌اش، از زبانی که به آن سخن می‌گوید یا رنگ‌پوستی که دارد، بلکه هویت را باید در مقام گونه‌ای «گشودگی» درک کرد، گشودگی رو به آینده، به این معنا که انسان هرآن‌چه بخواهد می‌تواند باشد، در هرشکل و قبایی که می‌خواهد می‌تواند، درآید. و نمونه برای این چنین کسی در تاریخ بشر، بی‌شک که کم نیست. به پزشک آرژانتینی‌ای بیندیشید که به‌حکم همان گشودگی رو به آینده و پذیرا بودن در برابر چیزهای نو و «بیگانه‌ی» هستی، تصمیم گرفته‌است «کمونیست» باشد و به کوبا – که کشور نیاکان اوست و نه او میراث‌بر چندوچون آن‌ است- می‌رود و در آن‌جا تبدیل به «مغز انقلاب کوبا» می‌شود و نام و آوازه‌اش با پیشوند «چه» یا «رفیق»، همه‌گیر می‌شود و همگان «چه‌گوارا»ی بزرگ را می‌ستایند. و همین آرژانتینی‌زاده بار دگر و پس از پیروزی در آن انقلاب می‌رود به بولیوی که باز نه اجدادش خاک آن کشور را به او «میراث» نهاده‌اند و نه در شجره‌نامه‌های‌اش تکلیفی در برابر آن سرزمین بر او حواله شده و بر در راهِ رهایی خلق آن کشور، جان می‌سپارد. و شما به‌خوبی می‌نگرید که «آرژانتین» آن «هویت در مقام محکومیت» چه‌گوارا در این میانه‌ی «گم» می‌شود، «دفن» می‌شود و ما درمی‌یابیم که او به‌راستی «چپِ جهان‌وطن» بوده‌است. البته این نکته خاصِ چه‌گوارا نیست و از این گونه افراد در تاریخ بشر کم نبوده‌اند.

البته نقدهای بسیاری هم به این معنا از هویت وارد است، این‌که چنین نگرشی هویت را در مقام «نسبیت» تام درمی‌آورد و از آن پس، همه‌کس، آبادشهرهای جهان را برای کیستی خویش می‌گزیند و از فلاکتی که زادگاه به دوش و پشت‌اش هدیه‌ می‌کند،‌ به‌سادگی می‌گریزد. و این درست خواهد بود اگر ما از ادونیس بپرسیم که اگر اندیشه‌ی سبژکتیویستی او درباب هویت برجا می‌نشست و اندیشه‌ی غالب در تمدن بشری بود، آیا کسی چون لوتر کینگ، باز حاضر بود که برای «مساوی‌انگاری سیاهان» برزمد؟ آیا او نمی‌توانست به‌سادگی، «سیاه» بودن ذاتی خود را طرد کرده و خود را مامور چیزهایی دگر بداند؟‌

و اگر باز ما بخواهیم که تاکید را از آینده و ذهنیت، برگردانیم به گذشته و عینیت، آیا باز هویت در مقام مفهومی بسیار حاشیه‌ساز و حتا «خطرناک» ظاهر نخواهد شد؟ اگر تاکید را با هیچ‌طرفی نگذشته و اصل را بر آمدوشدی بی‌پایان و «دیالکتیک» در میان این دوسویه از هویت بگذاریم، چه؟ آیا خود کارنامه‌ی کسانی چون لوتر کینگ،‌ مصداقی بر همین آمدوشد دیالکتیک نبوده‌اند؛ آمدوشدی که نمی‌پذیرد در «روندگی» و «جزئیت» حل شود و همیشه چشم‌اش را به «ثبات» و «کلیت» هم نگه‌می‌دارد.

هرکسی صاحبِ اختیار خود است. ولی نکته‌ی که این یادداشت برآن بنا یافته بود، «درنگ کردن درباب هویت» است، این‌که شما بپذیرید که می‌شود و چه بسا «می‌باید» ما درباب هویت و معنای آن «درنگ» کنیم، دریابیم که به آن سادگی‌ای که ما می‌پنداشتیم نیز‌، نیست. و پیچیدگی‌های آن را دیدن، ما را از افتادن در دام‌های کوته‌بینان و کوته‌فکرانی که هویت را پرچمِ منافع سیاسی خویش کرده‌اند، در امان خواهد داشت. و اگر همین مقدار نیز از این درنگ برآمده باشد، مراد نگارنده برآمده‌است.

خبرهای مرتبط

به‌رسمیت‌شناسی طالبان جایی در واژه‌نامه‌ی ترمپ ندارد
نگاه شما

به‌رسمیت‌شناسی طالبان جایی در واژه‌نامه‌ی ترمپ ندارد

23 حمل 1404 - بروز شده در 24 حمل 1404
«زنی در خط ایستادگی»؛ مهرنگ بلوچ کیست؟
نگاه شما

«زنی در خط ایستادگی»؛ مهرنگ بلوچ کیست؟

5 حمل 1404 - بروز شده در 24 حمل 1404
چالش انسجام در صفوف مخالفان طالبان؛ «روند ویانا» به کجا می‌رسد؟
نگاه شما

چالش انسجام در صفوف مخالفان طالبان؛ «روند ویانا» به کجا می‌رسد؟

30 دلو 1403 - بروز شده در 24 حمل 1404
از «دست‌آورد» تا اضطراب؛ چگونه سقوط قیمت افغانی پرده از رازهای طالبان برمی‌دارد؟
نگاه شما

از «دست‌آورد» تا اضطراب؛ چگونه سقوط قیمت افغانی پرده از رازهای طالبان برمی‌دارد؟

6 دلو 1403

تلویزیون دیار از سوی شماری‌از «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایه‌گذاری شده‌است. این‌رسانه هم‌اکنون روی پا‌ی‌گاه‌های دیجیتال، روی‌دادهای افغانستان و جهان را به زبان‌های فارسی، پشتو و انگلیسی روایت می‌کند و در نظر دارد تا به‌زودی پخش زنده‌ی اینترنتی و ماهواره‌ای اش را نیز آغاز کند.


© 2025 تلویزیون دیار. تمامی حقوق محفوظ است.

خوش آمدید!

به حساب خود در زیر وارد شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم

افزودن لیست پخش جدید

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست

© 2024 تلویزیون دیار. تمامی حقوق محفوظ است.