فروکاست اندیشمندی که «نابغه» شاید «خفیفترین صفت صادق» در مورد او باشد به چند جملهی تزئینی و قصارگون همچون «بهسراغ زنان اگر میروی تازیانه را از زیاد مبر» و «خدا مُردهاست» کوته کردن دست خود از گنجیست که او برای درک درست هستی پسِ پشت خود وانهادهاست.
فریدریش ویلهلم نیچه نهفقط فیلسوفی بهمعنای متعارف یا همان «متافزیکدان» بلکه آموزگاریست برای تمرین والاترین ارزشهای بشری و راهنمایی برای زندگیای انباشته از فضیلت، معرفت و والاتباری. از او چه میتوان آموخت؟
طبیعیست که لقب «سنگین» و نهچندان خوشایند «فیلسوف» که برای کسانی چون استوارت میل و هابز نیز درست است، نیچه را در نگاه نخست مردی اهل انتزاع و آسمانریسمانباف بنماید.
حتا اگر این نگاه «شایع» در مورد فلسفه بهعنوان دانشِ «پرسشهای بیپاسخ» و کلنجار رفتن با بنیادیترین سطح درک آدمی از هستی را «مذموم» ندانیم؛ بازهم دغدغهها و اندیشههای نیچه دایرهای بهمراتب فراختر از این دریافت را احتوا میکند.
بدینمعنا «فلسفهمآبی» و درگیری مفاهیم بودن لازمهی سیر و سفر در هستی نیچه نیست؛ ممکن است کسی که هیچ علاقهای به تفلسف به معنای عام آن ندارد نیز تلهای فلکسای اندیشهی نیچه سیاحی کند و در دامان آن دُردانههای گرانقیمت بیابد.
«بازار» اگرچه دست آلودهاش را از نامِ نیچه دور نگه نداشتهاست و او را پیامبر «نسبیت» اخلاق و ارزشها نُمودهاست؛ ولی هرآنکه بدونِ غرض پیشینی و قضاوتهای بازاری با او و واژههایش سر و کار داشتهاست، میداند که قصد این مرد بازنگاری بنای فرسودهی اخلاق مسیحیست، نه از بُن و ریشه درآوردن بنای اخلاق. نیچه حتا به «نقصانهای» اخلاق مسیحی میتازد چون این منظومهی ارزشی بهقدر کافی برای او «اخلاقی» نیست.
او فضیلتمندان مسیحی را برای خاطر «نگاهی از بالا به پایینشان» بر آنانکه پا از محدودهی پذیرفتههای آنان برون نهادهاند را بهسخره میگیرد و میپرسد این چه اخلاقیست که با «شرمسار» کردن انسان دگری هیچ مخالفت ندارد. در واقع ارجی که نیچه برای فضیلت «شرم» برای فردِ انسانی قائل است بایستهی ستایش و حیرت است.
تلاش او برای برکشیدنِ سوژگی از کف رفتهی آدمی در عصر ظلمت و سلطهی تار نهیلیسم و فراروی از «واپسین انسان» که بیتردید بر آدمیان دور و بر ما تا حد قابل ملاحظهای صادق است نمادی از اندیشهی اوست؛ اندیشهای بهشدت زمینی و توهمستیز. اندیشهای که ضعف را برنمیتابد و باور دارد که «افتادنی را باید هُل داد.»
نیچه نگاهی قدسی به هنر دارد؛ و در میان هنرها نیز قاطعانه یکی را سرآمد میداند: موسیقی. او باور داشت که زندگی بدون موسیقی «اشتباه» است و چه گواراتر از رسیدن به «سر منزل مقصود و سپس موسیقی، موسیقی.» اگرچه او هرگز دست به پیانویی برای آفرینش موسیقی نبُرد؛ ولی آثار او و واژههای او الهامبخش پارههای ماندگاری از موسیقی کلاسیک غرب شدند.
اشتفان زوایگ در کتاب «نیچه» میگوید که نُتهای آغازین سمفونی نهم بتهوون – که ستایششدهترین پارهی موسیقی کلاسیک غرب در تاریخ است – با الهام از کتاب «چنین گفت زرتشت» نیچه ساخته شدهاست؛ و البته که نمیتوان قطعهی جاودان ریچارد اشتراوس «چنین گفت زرتشت» را نیز که با الهام از نیچه ساخته شدهاست از یاد بُرد.
با اینحال حتا خوانش ترجمههای «خوب» کار نیچه هنرمندی او در بازی با واژهها و معناها و خلق موسیقیهای پنهان با واژههای آذرخشگون را بر ما آشکار میکند.
این ستایشگر تنهایی یکی از واپسین «بُتشکنان» بزرگ در تاریخ است؛ او ابراهیموار برعلیه بُتهایی که آدمیان جرات خیره ماندن در آنها را هم ندارند تبری برداشت و بر همه تاخت. از قضا او خود نیز نقش «بُتشکنانه»ی خود را بهخوبی میدانست. ناخدایی تنها که بهقول خودش برای «آیندگان» مینوشت و اندیشههایش چنان تکانههایی بر زندگیهای کوچک و «آسودهی» فروتباران وارد میآورد که حتا کسی حاضر به نشر آنها نمیشد.
فراسوی آن «بُتی» که از این بتشکن ساختهاند؛ مردی که الهامبخش فاشیسم و یهودستیزی شد و با ضرب و شتم زنان موافق بود و «ملحدی» که میگفت خدا مُردهاست؛ در فراسوی این بت، چهرهی اندیشهگری بلندقامت و بزرگ نهفتهاست که چه موافق بصیرتهای او باشیم و چه مخالف، نمیتوان منکرِ آن نگاه ژرف و «تازه» و زندگیگرایی شد که باور ندارد بهخدایی که رقص نمیداند.
آزادی، فضیلتورزیِ والاتبارانه – در برابر اخلاق بردگان که گونهای تاجرصفتی را در خود نهفتهاست – و برساختن جانی از آتش، که در این روزگار دود خاکستر از همیشه درخشندهتر است، صرفاً یکی از اقلامیست که در سرزمین پُربار نیچه برای گردشگران در این شهر باشکوه عرضه میشود.
بهقول جلالالدین محمد بلخی، او «شکرفروشیست» که یک روز نیز «عذر نخواهد گفت» که «برو! شکر ندارم.»
تلویزیون دیار از سوی شماریاز «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایهگذاری شدهاست. اینرسانه هماکنون روی پایگاههای دیجیتال، رویدادهای افغانستان و جهان را به زبانهای فارسی، پشتو و انگلیسی روایت میکند و در نظر دارد تا بهزودی پخش زندهی اینترنتی و ماهوارهای اش را نیز آغاز کند.