English
  • درباره‌ی ما
  • سیاست حفظ حریم خصوصی
  • تماس با ما
پنج‌شنبه 12 سرطان 1404
تلویزیون دیار
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
تلویزیون دیار
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

زریاب؛ دلی در گروِ «کوچه» و «کتاب»

جهانیار راد

21 قوس 1402 - بروز شده در 22 قوس 1402
مدت زمان مطالعه: 1 دقیقه
0 0
زریاب؛ دلی در گروِ «کوچه» و «کتاب»
اشتراک‌گذاری با رمز کیوآراشتراک‌گذاری در فیس‌بوکاشتراک‌گذاری در توییتر

بیست‌ویکم قوس/آذر برابر است با سومین سال‌روزِ پیوستنِ محمداعظم ره‌نورد زریاب، نویسنده و روزنامه‌نگار افغانستانی، به قافله‌ی «هفت‌هزارسالگان» و هم‌پیالگی او با ابدیت. زریاب – که هم‌چون بس‌بسیاری از فرهیختگان و خادمانِ خاکسار این خاک – پس از هم‌آغوشی با خاک فرصت یافت تا بزرگمهر دوران دانسته شود و آنانی‌که با واژگان و قصه‌های شیرین این پیرمرد کابلی میانه‌ای نداشتند تصویر او را نمایه‌ي حساب‌شان در شبکه‌های اجتماعی کنند؛ گذشته از این ژست‌های – بی‌تردید – بی‌معنا و آنی و گذرا، نقش خودش را به‌عنوان حلقه‌ی اتصالی میان کوچه‌های کوچکِ کابل و کرانه‌های کبیر کتاب‌ها بر تاریخ زده‌است. آنچه اینک در کم‌تر نخبه و قلم‌به‌دستی در این کشور به‌چشم می‌آید.

روشن‌فکری در افغانستان معمای ناگشوده و مبهمی‌ست که هرازچندی باعث می‌شود ما تلنگری به‌ خویشتن زنیم و از خود بپرسیم که آیا اصلاً می‌توان از وجود پدیده‌ی «روشن‌فکری» در افغانستان سخن گفت؟ این‌که آیا افغانستان روشن‌فکری داشته‌است و یا نه، ماجرای بلندی‌ست که شب یلدای مجزایی می‌طلبد، ولی دست‌کم این‌قدر را با اطمینان می‌توان گفت که زریاب حتا اگر «روشن‌فکر» – در معنایی که جنبشِ مادرِ این پدیده (جنبش جهانی چپ) آن را طرح کرده‌است – نبود، او بی‌تردید از دانشوران و بخردانِ‌ بزرگ تاریخ معاصر این کشور بود. و همین بس که بتوان او را بلوط تنومندی در جلگه‌ی نخبگان این خاک خواند؛ بیش‌ترِ این نخبگان و چهره‌های فرهنگی و فکری در کشور و جامعه‌ی ما، دیر یا زود از «واقعیت» و «عینیت» اجتماعی بریده‌اند و خیال‌نوردی در صفحات سپید کتاب‌ها را ارجح دانسته‌اند. به‌عبارتی بهتر؛ هماره فاصله‌ای بوده‌است میان آن‌که در این جامعه «فکر» می‌کند با «آنانی» که در این جامعه «زندگی» می‌کنند. فاصله‌ی که گاه پُرناشدنی نموده‌است.

بی‌هوده نیست که روشن‌فکری در افغانستان حاضر نمی‌شود تا در مورد پدیده‌هایی چون «شفیع عیار» سخن بگوید و به کارکردهای اجتماعی گفتاری که او ارائه می‌کند بپردازد، از روی «شان و مرتبت» نیست که این سرمدان فرهنگی نمی‌خواهند از این پدیده‌های حاضر و «موثر» در عرصه‌ي اجتماع سخن گویند؛ بلکه از روی «دوری» و «فاصله» است، در حقیقت آنچه «مسئله»ی مردم در این جامعه دانسته می‌شود به‌هیچ‌روی مسئله‌ی فرد «متفکر» و آن طبقه‌ی بالایی سرمدان در جامعه نیست. هنگامی‌که کتاب عصمت کهزاد در مورد هگل چاپ و منتشر گردید، یکی از نخستین پرسش‌هایی‌که در ذهن من در موردِ این کتاب خوب نقش هستی بست این بود «یک جوانِ طبقه‌ی متوسط و احیاناً درس‌خوانده‌ی نظامِ فلج تعلیمی و تحصیلی این کشور اگر با این کتاب رویارو شود، از آن چه خواهد دانست؟» و پاسخم هربار این بود که: هیچ! و این البته از جدیت کار کهزاد نمی‌کاست، ولی از میزان تاثیرگذاری این کتاب بر زندگی عینی در جامعه به‌صورت قابل ملاحظه‌ای می‌کاست.

سخن این است که آن‌چه ما جامعه‌ی فرهنگی افغانستان می‌دانیم، به‌صورت بسیار وقیح و آشکاری دچارِ بی‌هدفی است. این طبقه هیچ برنامه و «سنت قابل اعنتا»یی خلق نکرده‌است و در کلیشه‌هایی بازاری و توضیح واضحات و تکرار مکرراتی که جهان با فاصله‌ی چند قرن از آن‌ها عبور کرده‌است، خلاصه می‌شود. و بزرگ‌ترین نقدی که متوجه این طبقه است و موجودیت آن را به‌عنوان «یک طبقه» و یا یک اجتماع (Community) زیر پرسش می‌برد همین است که آنان بیش‌تر از آن‌که یک اجتماع موثر و موجود و عینی در جامعه باشند، مجموعه‌ای از افراد غرقه در ژست‌های متفکرانه و نهیلیسمِ بازاری‌اند.

و در چنین جایی‌ست که اهمیت چهره‌ای از این طبقه را می‌توان برای رسیدگی به این بحران و بلاتکلیفی برجسته کرد، نقش جاودان‌یاد ره‌نورد زریاب. او اگرچه – چنان‌که پیداست – مرد متفکری بود و با اندیشه‌های شرق و غرب جهان آشنایی داشت، ولی هرگز از «بومی‌سازی» و «ترجمه‌ی فرهنگی» این اندیشه‌ها دست نکشید. داستان‌های او پرداختی مستقیم و بلاواسطه – اگرچه گاه نوستالژیک – به کوچه‌های کابل داشت؛ او که بی‌شک نویسنده‌ی مدرن بود، دستاوردهای تمدن مدرن در هنر نویسندگی را به‌زبانِ قابل درک خواننده‌ی عامی طبقه‌ی متوسط این کشور ترجمه می‌کرد، بی‌آن‌که چیزی از غنا و ژرفنای اندیشگی اثر بکاهد.

زریاب در گونه‌ای دیالکتیک در زندگی انضمامی جامعه و نویسندگی در مقام هنری انتزاعی زندگی می‌کرد و یا به‌زبانی ساده‌تر، زندگی را می‌نوشت و نوشتن را زندگی می‌کرد. اتفاقی‌که در آثار همه‌ی نویسندگان اهل افغانستان نیفتاده‌است، و نه‌تنها در آثار و سنت ادبیات داستانی معاصر در افغانستان، بلکه در عرصه‌ی پژوهش و کار علمی – تحقیقی نیز این فاصله‌ی فکر با متفکر همه‌جا وجود داشته‌است.

درنظر گرفتن زریاب به‌عنوان کسی‌که این این فاصله را پُر می‌کند و به ما – به‌زبانِ عمل – اطمینان می‌دهد که کوچه‌های کابل ظرفیتِ بالاآمدن تا سطح خلق یک اثر جدی هنری و یا پژوهشی را دارند، در گذار از بحرانی‌که جامعه‌ي نخبگان و سرمدان افغانستان با آن درگیر بوده، مهم است. به این معنا که زریاب را می‌توان نمونه‌ای «آغازینی» برای پدیدآوری سنتی در داستان‌نویسی و تفکر در افغانستان انگاشت که با واقعی‌ترین مسئله‌های مردم درگیر شده و سعی می‌کند آن‌ها را بیندیشید و تضادهای نهفته در رفتارهای اجتماعی را اول به سطح آورد و سپس علنی ساخته و به‌سمتِ خلقِ یک «گفتمان اجتماعی» حرکت کند.

زریاب که اندیشمند و نویسنده‌ی مدرن و آشنا با جهان جدید و خصوصیات آن بود و چه بسا مهم‌ترین مولفه‌های هویت خویش – همچون شغلش – را از این جهان می‌گرفت، با گذشته‌ی تاریخی خویش نه‌تنها بی‌ارتباط نبود بلکه در تلاشی بلند و مداوم سعی کرد تا با استفاده از «ابزار» مدرنیته، شروع به بازخوانی انتقادی این سنت کند، بازخوانی‌ای که در داستان‌های او بازنمایی شده‌اند و بایست منتظر ماند و نگریست که آیا کاری که او آغاز کرده‌است به‌دستِ نسل نو این جامعه پی‌گیری خواهد شد و یا به‌شمارِ بی‌پایانِ «شروع‌شده‌های ناتمام» تاریخ ما پیوست، کار فردی که او را به‌راستی و جسارت می‌توان حلقه‌ی اتصالی میان کوچه و کتاب دانست.

خبرهای مرتبط

تلویزیون دیار از سال‌روز تولد و جاودانگی احمدظاهر بزرگ‌داشت می‌کند
افغانستان

تلویزیون دیار از سال‌روز تولد و جاودانگی احمدظاهر بزرگ‌داشت می‌کند

27 جوزا 1404 - بروز شده در 28 جوزا 1404
افتتاحیه‌‌ی پرشور «روزشمار نهایی» تام کروز در  جشنواره‌ی کن
جهان

افتتاحیه‌‌ی پرشور «روزشمار نهایی» تام کروز در  جشنواره‌ی کن

25 ثور 1404
نوروز در کلرمون‌فران فرانسه؛ روایتی از سه روز هم‌افزایی فرهنگ‌ها
افغانستان

نوروز در کلرمون‌فران فرانسه؛ روایتی از سه روز هم‌افزایی فرهنگ‌ها

7 حمل 1404 - بروز شده در 11 حمل 1404
سال‌گرد مرگ گاندی؛‌ گاندی برای ما چه پیامی دارد؟
فرهنگ

سال‌گرد مرگ گاندی؛‌ گاندی برای ما چه پیامی دارد؟

11 دلو 1403

تلویزیون دیار، رسانه‌ای مستقل است که از سوی شماری از «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایه‌گذاری شده‌است. این رسانه، با تمرکز بر بسترهای دیجیتال، رویدادهای افغانستان و جهان را به زبان‌های فارسی، پشتو و انگلیسی روایت می‌کند. پخش زنده‌ی اینترنتی تلویزیون دیار هم‌اکنون در سراسر جهان در دسترس است.


© 2025 تلویزیون دیار. تمامی حقوق محفوظ است.

خوش آمدید!

به حساب خود در زیر وارد شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم

افزودن لیست پخش جدید

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست

© 202۵ تلویزیون دیار. تمامی حقوق محفوظ است.