English
  • درباره‌ی ما
  • سیاست حفظ حریم خصوصی
  • تماس با ما
دوشنبه 19 جوزا 1404
تلویزیون دیار
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
تلویزیون دیار
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

«ما پدران شما هستیم»؛ چرا هبت‌الله به مردم به چشم کودک نگاه می‌کند؟

کمال‌الدین وارسته

18 جوزا 1404
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
0 0
«ما پدران شما هستیم»؛ چرا هبت‌الله به مردم به چشم کودک نگاه می‌کند؟

Photo: Getty Images

اشتراک‌گذاری با رمز کیوآراشتراک‌گذاری در فیس‌بوکاشتراک‌گذاری در توییتر

در سخن‌رانی عیدی دیروز، هبت‌الله آخندزاده، رهبر طالبان، بار دیگر مردم افغانستان را «رعیت» خواند و خواستار رابطه‌ای شد که در آن، حاکمان به مثابه‌ی پدران، و مردم به منزله‌ی فرزندان تلقی شوند. این تعبیر، که شاید در نگاه نخست ساده و حتی اخلاقی به‌نظر برسد، در عمق خود بازتاب‌دهنده‌ی نوعی ساختار قدرت پیشامدرن است؛ ساختاری که بر اطاعت، تسلیم و تک‌صدایی بنا شده و هرگونه مشارکت فعال، نقد، یا حتی پرسش‌گری را به «نافرمانی» تبدیل می‌کند.

هبت‌الله گفت: «اگر رعیت را مثل اولاد ندانی، امیریت نمی‌توانی. و اگر مردم حاکمان را مثل پدران خود ندانند، اطاعت نمی‌کنند.» او از مردم خواست که حاکمان را چون ولی‌نعمت بپذیرند، و حاکمان نیز به شرطی می‌توانند مشروع باشند که با رعیت همچون فرزندان رفتار کنند.

اما این تصویر، به‌رغم ظاهر نرم و «عاطفی»اش، در واقع بازتولید دقیق همان ساختار قدرتی‌ست که در آن رابطه‌ی مردم با دولت، نه مبتنی بر قانون، حقوق و مشارکت، بلکه بر اساس «تبعیت، ترحم و وفاداری» شکل می‌گیرد.

زبان رعیت، ابزار مهار نهادهای مدنی

زبان «رعیت» در تاریخ اسلامی، مفهومی‌ست که بیشتر به دوران خلافت، سلطنت و امپراتوری بازمی‌گردد؛ دورانی که مردم نه شهروند، بلکه «تبعه/تابع» بودند؛ نه صاحب حق، بلکه موضوع تکلیف. بازگشت این واژگان به گفتمان سیاسی معاصر، نه‌تنها ارتجاع زبانی‌ست، بلکه حمله‌ای خزنده به نهادهای مدنی، رسانه‌های مستقل، تشکل‌های صنفی و هرگونه سازوکار مسئول‌سازی دولت است.

در چنین فضایی، نقد، پرسش، اعتراض مدنی یا حتی تنوع نظر، نه ابزار رشد، بلکه علامت نافرمانی تلقی می‌شود. وقتی حکومت خود را پدر می‌داند، در ناخودآگاه جمعی، شهروند دیگر کودک ناتوانی‌ست که باید اطاعت کند، نه انسان بالغی که صاحب حق و قدرت داوری‌ست.

ساختار پدرسالار، پیامدهای جمعی

این نگاه، نه فقط مردم را به سکوت دعوت می‌کند، بلکه مسئولیت‌پذیری دولت را نیز تضعیف می‌سازد. اگر مردم برای امنیت، نان، عدالت، آموزش یا آزادی پرسش کنند، می‌توان با یک جمله‌ی ساده پاسخ داد: «ما بهتر از شما می‌دانیم، پدر هستیم، دلسوزیم.»

از همین روست که در نظام طالبانی، هیچ نهاد مستقلی برای نظارت بر قدرت وجود ندارد. مجلس تعطیل است، رسانه سرکوب‌شده، شوراها تعلیق‌شده، و مشارکت مردم در تصمیم‌گیری، تقریباً صفر. وقتی نظام به جای «نمایندگی»، بر «قیمومت» بنا شود، مردم نه رای‌دهنده‌اند، نه پرسنده؛ بلکه فقط منتظران فرمان.

عاطفه‌سازی برای حذف حق

روایت پدر/فرزند، با آن‌که رنگی از مهربانی دارد، در عمل پوششی‌ست برای حذف برابری. پدر در سنت‌های پدرسالار، هم نان‌دهنده است، هم قانون‌گذار، هم قاضی، و هم تنبیه‌گر. فرزند، حتی اگر بزرگ شده باشد، باز هم اختیار ندارد. در چنین جهانی، اخلاق جای قانون را می‌گیرد، و دلسوزی جای عدالت را.

اما جامعه‌ی مدرن، بر پایه‌ی «قرارداد اجتماعی» شکل می‌گیرد، نه رابطه‌ی پدرسالار. حاکم، موظف به پاسخ‌گویی است، و مردم، حق دارند که اعتراض کنند؛ نه اینکه برای بیان درد خود، اول «محبت» و «اطاعت» نشان دهند.

نتیجه: زبان سیاست، نشان سیاست است

واژه‌هایی که رهبران به کار می‌برند، فقط ابزار بیان نیستند؛ بلکه نشانه‌ای از درکی‌ست که آن‌ها از مردم و قدرت دارند. وقتی رهبر طالبان مردم را نه «شهروند» بلکه «رعیت» می‌خواند، و رابطه‌ی قدرت را نه مبتنی بر قانون، بلکه بر عاطفه‌ی پدرانه می‌بیند، در واقع به‌روشنی اعلام می‌کند که برای مشارکت، نقد، یا حتی استقلال رای مردم، جایگاهی قائل نیست.

و این‌جا باید پرسید: آیا جامعه‌ای که در آن مردم کودک‌اند و قدرت پدر، می‌تواند به رشد، عدالت و توسعه برسد؟ یا محکوم است که همیشه در سکوت، تنها منتظر «رحم و شفقت» بماند؟ خصوصاً آن‌گاه که هبت‌الله خطاب به مردم می‌گوید: « مسئولیت شما این است که از امیران تان اطاعت کنید. و اگر اطاعت شما بود و شفقت و رحم امیران؛ جامعه جور [درست] می‌باشد. و امنیت و وحدت و اتفاق ثابت می ماند.»

مطالب منتشرشده در بخش «نگاه شما» بازتاب دیدگاه‌های نویسندگان است و الزاماً بیانگر موضع رسمی دیار نیست.

خبرهای مرتبط

افغانستان

نفرت از اسلام یا چهره‌ی سیاسی‌شده‌‌ی آن؟ هبت‌الله می‌گوید جهان از اسلام نفرت دارد

18 جوزا 1404
بی‌آشیانه‌گی پرنده‌ها؛ آیا جهان در برابر پناه‌جویان افغانستان راست‌گو است؟
افغانستان

رهبر طالبان به ممنوعیت سفر شهروندان افغانستان به امریکا واکنش نشان داد

18 جوزا 1404
طالبان و ترس از حقیقت؛ چرا هبت‌الله رسانه‌ها را «شیطان‌صفت» می‌نامد؟
افغانستان

طالبان و ترس از حقیقت؛ چرا هبت‌الله رسانه‌ها را «شیطان‌صفت» می‌نامد؟

18 جوزا 1404
هبت‌الله و سیاست چوپانی؛ چرا رهبر طالبان به شهروندان «رعیت» می‌گوید؟
افغانستان

هبت‌الله و سیاست چوپانی؛ چرا رهبر طالبان به شهروندان «رعیت» می‌گوید؟

18 جوزا 1404

تلویزیون دیار، رسانه‌ای مستقل است که از سوی شماری از «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایه‌گذاری شده‌است. این رسانه، با تمرکز بر بسترهای دیجیتال، رویدادهای افغانستان و جهان را به زبان‌های فارسی، پشتو و انگلیسی روایت می‌کند. پخش زنده‌ی اینترنتی تلویزیون دیار هم‌اکنون در سراسر جهان در دسترس است.


© 2025 تلویزیون دیار. تمامی حقوق محفوظ است.

خوش آمدید!

به حساب خود در زیر وارد شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم

افزودن لیست پخش جدید

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست

© 202۵ تلویزیون دیار. تمامی حقوق محفوظ است.