در ماهِ جون سال ۲۰۲۲ میلادی، حضور دهلی نو در افغانستانِ تحتادارهی طالبان، با فرستادنِ یک تیمِ «تخنیکی» دوباره کلید خورد. این درحالیست که دهلی نو در ماه جنوری سال روانِ میلادی، در نشست منطقهای بهمیزبانی طالبان در کابل نیز اشتراک کردهبود. بهنظر میرسد که برخلافِ انتظارات، حکومتِ ملیگرای هند نه بهدنبالِ حمایتِ بیقید و شرط از مخالفان طالبان و بیگانگی با این گروه، بلکه بهدنبالِ حفظِ منافع خود در افغانستان از راهِ سازش با رژیم طالبان است. اما کلید و عوامل مهم این نزدیکی را چه چیزهایی میتوان دانست؟
یکی از مهمترین عوامل نزدیکی هند با طالبان، وجود چهرهها و عناصری در رژیم طالبان است که شناخت کافی از هند و توانایی نزدیکسازیِ دیپلماتیک هند و طالبان را داشتهاند. مهمترین چهره در این مورد، معین سیاسی وزارت امور خارجهی طالبان و یکی از چهرههای شناختهشدهی رژیم این گروه، شیرمحمد عباس استانکزی است.
آشوک ساجنهار، فرستادهی پیشینِ دولت هند در کشورهای سویدن، لاتویا و قزاقستان در موردِ نقش استانکزی در بازسازی رابطهی هند با طالبان میگوید «استانکزی بیشک [در موردِ نزدیکی طالبان با دولت هند] عامل مهمیست، او عضو مهمی از جریان طالبان است و ارتباطاتی در هند دارد، او روحیه و فرهنگ هندوستان را میشناسد. او میداند که هند «علاقهمندی ارضیای» در افغانستان ندارد و بهتوسعهی این کشور کمک میکند.»
این گفتههای فرستادهی پیشین دولت هند در بعضی کشورهای اروپایی و قزاقستان نشان میدهد که عامل مهمی در گرایش طالبان بهسازگاری بینالمللی حضور چهرههایی چون عباس استانکزی در این رژیم است. چهرهای که بهباور این مقام هندی «ارتباطاتی» هم در دهلی نو دارد. نباید از خاطر بُرد که استانکزی سابقهي کار و تحصیل در خاک هند را داشته و چنانکه ساجنهار میگوید، شناخت بسندهای از هند دارد.
البته این فرستادهی پیشین هندی در گفتوگو با هندوستان تایمز همچنین افزودهاست که «هند همچون چین و بعضی از کشورهای دگر گامی درجهت بهرسمیتشناسی رژیم طالبان برنداشتهاست، ولی در عینحال آن رویکرد قدیمی دولت هند که حمایت از نشانیهای ضدطالب بود نیز فروکش کردهاست.»
از سویی دگر برگیری گزینهی سازگاری با طالبان را میتوان ناشی از نومیدی دولت هند از جبهات و نیروهای مخالف طالبان دانست، نهتنها هند که کشورهای منطقهای دگری همچون ایران نیز بارها گفتهاند که طالبان «واقعیت» افغانستان هستند و این واقعیت ایجاب میکند که آنان برای حفظ و تامین روابط خود بهافغانستان و پاسبانی از منافع خود در این کشور، با این «واقعیت» گفتوگو و هماهنگی کنند.
نشانیهای ضدطالبان در افغانستان از زمانِ بازگشت این گروه بهقدرت در ۲۰۲۱ تاکنون، هیچ دستآورد داخلی یا خارجی قابل ملاحظهای نداشتهاند و فعالیت آنان بهعملیاتهای چریکی در سطحی کوچک محدود میشود. ظاهراً برخلاف دفعهی قبل، اینبار این نشانیها برای جلب نظر و حمایتِ دولتهای منطقهای و جهانی، باید موفقیت و دستآوردهای بیشتری از خود نشان دهند و از آنجا که این دستآوردها و موفقیتها در عملکرد کنونی و در افق و چشمانداز آیندهي این جبهات و گروههای مخالف پیدا نیست؛ میتوان گفت که دولتی چون دولت هند حاضر بهپرداختِ هزینهی دگر در حمایت از گروههای کوچک محلی که برعلیه طالبان میجنگند، نیست.
درکنار اینها، نقشِ عامل داخلی هند را نیز نمیتوان در این سیاست نادیده گرفت. ادارهی نارندرا مودی، نخستوزیرِ ملیگرای هندو و پوپولیست هند، بارها و بهتکرار نشان دادهاست که همچون دولت چین و روسیه، قصدی برای حمایت و یا تبلیغِ دموکراسی و حقوق بشر در هیچجای جهان – از جمله افغانستان – ندارد. مودیکه بهسیاستهای هندوگرایانه و گاه خشونتزای خود در قبال مسلمانان معروف است، اگرچه با افراطگرایی اسلامی برخوردی بسیار شدید در داخل هند داشتهاست؛ هزینهی گسترش این مبارزه را بهخارج از مرزهای هند و بازیکردن در زمینیکه پاکستان در آن اغلب اوقات برندهی بازی جنگ نیابتی بودهاست، یعنی افغانستان بیش از حد میداند و بهجایِ تاکید بر پاسداری از حقوق بشر و تن دادن بهشروعِ جنگ نیابتی دگری با پاکستان، ترجیح دادهاست که با طالبان در حد نیاز سازگاری کند.
تلویزیون دیار از سوی شماریاز «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایهگذاری شدهاست. اینرسانه هماکنون روی پایگاههای دیجیتال، رویدادهای افغانستان و جهان را به زبانهای فارسی، پشتو و انگلیسی روایت میکند و در نظر دارد تا بهزودی پخش زندهی اینترنتی و ماهوارهای اش را نیز آغاز کند.