در چند روز پسین، گپوگفتهای فراوانی درموردِ سفرِ عبدالباری عمر، رئیس ادارهی غذا و دوای رژیم طالبان بهاروپا و انتشار عکسهای او در کنار مقامات رسمی کشورهای اروپایی، پدید آمدهاست. پس از نکوهشِ شدید این دیدارها و حضور نمایندهی طالبان در اروپا از سوی شماری از پناهندگان افغانستانی و نهادهای مدنی؛ مقامات رسمی اروپایی پذیرش رسمی این نماینده را تکذیب کردند و گفتند که از «طالب بودنِ این شخص اطلاعی نداشتهاند» اما چه چیزی طالبان را تا این حد و بهاین صورت برای جهان «نامشروع» و «زننده» کردهاست؟ و چرا جهان اگر «طالبان» را برای خود نمیپسندد و نمیخواهد، با سلطهی این گروه در افغانستان کنار آمدهاست.
نخستین نکته این یادآوری درشت است که از کنار «بحران مشروعیت» طالبان بههیچرو نمیتوان بهآسانی گذشت؛ مسئلهی این گروه با برپایی و چینش رژیمهای گونهگون در سرتاسر جهان متفاوت است؛ این گروه بهصورتی گسترده به «قتل عام»، «نسلکشی»، «جنایت جنگی»، تخریب آثار تاریخی و تمدنی، نقض بیوقفه و ممتد حقوق بشر، افراطیت دینی، خشونتگرایی، زورگویی، استبداد و دهها پدیدهی غیرِقابل بخشش دگر متهم بوده و است. شماری از این موارد را حتا نمیتوان «اتهام» دانست و خودِ طالبان بهجسارت و جرأت به انجام این کنشها معترف بوده و استند. بهگونهی مثال درموردِ «کشتار بیگناهان و جنایت جنگی»، این گروه در تمامی سالهای جنگ علیه جمهوری نئولیبرال و ناتو، مسئولیت حملههای مرگبار در کابل و دگر ولایتها/استانهای افغانستان را بهعهده میگرفت که در آن حملات بهصورت گسترده غیرنظامیان و افراد بیگناه کشته میشدند. پس از پیروزی و بازگشت مجدد این گروه بهقدرت، سراجالدین حقانی حتا یک نشست باشکوه در «تجلیل از والدین انتحاریها» برگزار نمود که نشان میدهد این گروه به این اعمال و رفتار حتا افتخار میکند.
این موارد چیزهایی نیستند که بتوان با سکوت و اکراه از کنار آنها رد شد و مثل زلمی خلیلزاد گفت «خب… طالبان واقعیت افغانستان استند»، پذیرش این گروه در مقام واقعیت یعنی مبرا دانستن آنها از پاسخگویی درباب تمامی موارد فوق. یعنی بخشودگی آنها، اما تاریخ و پیشینهای این گروه در افغانستان حق شخصی کسی نیست که بخواهد آن را در چشم بههمزدنی ببخشید، بلکه بهاییست در تاریخ و بهحتم که پرداخته خواهد شد.
از سوییدگر، دلیل اینکه جهان را «برای خود نمیپسندد ولی با حضورش در افغانستان کنار میآید» این واقعیت ساده است که جهان نمیتواند «از طرفِ» مردم افغانستان بجنگد. آنها میتوانند از حقخواهی مردم افغانستان دفاع کنند ولی امکان ندارد که حق این مردم را خودشان گرفته و به مردم افغانستان هدیه کنند. این باور نادرست که جهان «مکلف» است افغانستان را از استبداد و تاریکی برهاند، پنداری نادرستیست که در بیستسال فرصتهای بسیاری را از مردم افغانستان گرفت و سوژگی سیاسی را در آنها از بین بُرد.