English
  • درباره‌ی ما
  • سیاست حفظ حریم خصوصی
  • تماس با ما
سه‌شنبه 30 ثور 1404
تلویزیون دیار
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
تلویزیون دیار
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

«موضوعات کوچک»، «تاثیرهای بزرگ»

5 میزان 1402
مدت زمان مطالعه: 1 دقیقه
0 0
رسانه و بیان
اشتراک‌گذاری با رمز کیوآراشتراک‌گذاری در فیس‌بوکاشتراک‌گذاری در توییتر

ذبیح‌الله مجاهد، سخن‌گوی رژیم حاکم طالبان در افغانستان، با نشر اعلامیه‌ای، موضوعات مورد بحث در نشست ویژه‌ی شورای امنیت سازمان ملل متحد را که آموزش زنان و دختران در افغانستان و حقوق بشر در این کشور بودند را، «موضوعات کوچک داخلی» خوانده و گفت که این نشست بالای موضوعاتی چون صلح و ثبات و امنیت و پیشرفت اقتصادی و موضوعاتی از این دست تمرکز نکرده‌است. مجاهد هم‌چنین افزوده است که این نشست باید به رفع تحریم‌ها بالای رژیم حاکم در افغانستان و آزاد کردن پول‌های منجمدشده‌ی افغانستان در بانک‌های جهانی تمرکز می‌کرد و نه بر «حقوق بشر» و حقِ تحصیل زنان. این‌که تغییرات اندکی که طالبان در سائر مسائل داخلی پدید آورده‌اند، چرا تا این حد و به این شدت به‌چشم می‌آیند و خودِ رژیم نیز تاکید دارد که به‌چشم بیایند و این‌که چرا این رژیم مسئله‌ی «حقوق بشر» و «حقوق زنان» را مسائل کوچک داخلی می‌داند، گره‌هایی است که بی‌شک تاثیر محتوم خود را بالای سرنوشت مبهم و نامعلوم مردم افغانستان برجای خواهند نهاد. زیرا این‌ها مبین و نشان‌گرِ «رفتار» و «الگویی‌ تکرارشونده» در رفتارِ رژیم حاکم بر کابل هستند، نشان‌دهنده‌ی استراتژی‌ای که خودش را در حیطه‌ها و حوزه‌های متفاوتی چه در سیاست، چه در اقتصاد و چه در فرهنگ بازتولید و تکرار می‌کند.

نکته‌ی نخست، این اقلام و مسئله‌هایی است که مجاهد به‌عنوان «موضوعِ بحث جاگزین» در مورد افغانستان طرح کرده‌است و آن‌ها را نقاط درخشان و افتخارهای رژیم طالبان می‌انگارد؛ امنیت، صلح‌وثبات، پیشرفت‌های اقتصادی و غیره. اما تک‌تک این دست‌آوردها و ادعاها جای درنگ دارند، زیرا منظور مجاهد از رسیدن افغانستان به ثبات سیاسی،‌ امنیتی و اقتصادی این است که افغانستان از «وضعیت استثنایی» عبور کرده و به‌مرحله‌ای از ثبات وارد شده‌است، اما آیا به‌راستی چنین است؟ آیا امنیتی که طالبان در «کلان‌شهرها» تامین‌ کرده‌اند، امنیتی بنیادین و ریشه‌ای است یا سطحی و شکننده؟ این‌که گاه و ناگاه خبر حمله‌ی جبهات مخالف این گروه در نواحی متفاوت به مواضع آن به‌گوش می‌رسد، نشان‌دهنده‌ی لرزندگی و نااستواری‌ِ این امنیت نیست؟ از سویی دگر، ثبات سیاسی مورد نظر مجاهد کدام ثبات است؟ آیا وزیران اداره‌ی طالبان، تا همین ام‌روز، «وزیر سرپرست‌»ها نیستند؟ آیا در همین نشست شورای امنیت بر ایجاد یک حکومت فراگیر در افغانستان، که نماینده‌ی باورها و طبقات متفاوت اجتماعی در این کشور باشد،‌ تاکید صورت نگرفت؟ و در مورد رشد اقتصادی، این‌که افغانستان که در عداد «بی‌چاره‌ترین» کشورهای جهان است،‌ رشد اقتصادی داشته باشد و از تالاب فقر و درماندگی درآید که بی‌شک خوب و قابل تحسین است، ولی آیا این رشد،‌ حاصل افزایش تولید ناخالص داخلی‌ست؟ آیا به اشتغال‌زایی در میان سیل و خیلِ گسترده‌ی بی‌کاران در افغانستان کمکی کرده‌است؟ بدون تردید که نه. این رشد نتیجه‌ی «مدیریتِ خوب» کمک‌های پیدا و پنهان بین‌المللی به رژیم طالبان در کابل است. وگرنه در سطح بین‌المللی، این رژیم حتا تا هم‌اینک رسمیت ندارد که بخواهد رشد گسترده و بادوام اقتصادی داشته باشد و از آ‌ن‌جا که سرشتِ رشدِ مبتنی بر «کمک» ناپایدار است – چنان‌چه ما در تجربه‌ي حکومت جمهوری اسلامی افغانستان شاهد آن بودیم- این کمک‌های دیر یا زود قطع یا کم می‌شوند و افغانستان باز همان کشور حاشیه‌ای جهان خواهد ماند که نه‌تنها فقیر و بی‌چاره است،‌ بلکه بخاطر اصرار رهبران‌اش بر «هدایت» توده‌ها و «به‌زور به بهشت بردنِ آن‌ها» باید با تحریم‌های بین‌المللی نیز دست‌وپنجه نرم کند.

از سویی دگر، آوردیم که رشد حاضر اقتصادی – چنان‌چه نشریه‌های معتبر بین‌المللی هم‌چون بلومبرگ این رشد را تایید کرده‌اند- محصولِ «مدیریتِ خوب» کمک‌هایی است که به رژیم کابل می‌شود و این ما را می‌رساند به نکته‌ی ثانی؛ به این‌که دلیلِ به‌چشم آمدنِ اقداماتِ محدود و چندتاییِ دوساله‌ی طالبان،‌ این است که جمهوری اسلامی افغانستان یا همان جمهوری نئولیبرال، به‌شدت و قدرتی همه‌چیز این مملکت را به‌گند کشیده بود، که اندک‌ترین اعتنا و نظمی پس از آن، به‌چشم می‌آید و ستایش می‌شود. وضعیت امنیتی در زمان جمهوری نئولیبرال به‌حدی وخیم بود که راه رفتنِ عادی در شهر، با «خطرِ مرگ» شما هم‌راه بود، و این وضع حتا اگر اندکی هم به‌بود پیدا کرد، به‌ این گستردگی به‌چشم آمد و بخاطرش طالبان ستوده شدند. به عبارتی دگر، این طالبان نیستند که فرشتگان افلاک و بهترین خدمت‌گزاران مردم این خاکِ خوار بوده باشند، بلکه این آن دزدان و جانیان جمهوری نئولیبرال بودند که بی‌شک «شیاطین دژمنش» سرنوشت مردم شده بودند و پنجه‌هاشان چنان و چندان کثیف و آلوده به خونِ جان مردم و «نان پاره‌ی بی‌قاتقِ سفره‌ی بی‌بر‌کت» خلق بود که «طالبان» در مقابل آن «ضحاک‌های ماردوش»، «فرشته‌های افلاک» و نگرانِ مردم به‌چشم می‌آیند. و عامیانِ ناظر، محق‌اند اگر طالبان را که کمک «پیدا» و «رسمی» – زیرا پیدا نیست که میزان کمک‌های پنهان به رژیم کابل چه مقدار است- چهل میلیون دالری را به این خوبی مدیریت می‌کنند، به آن دزدانِ زورگوی جنایت‌پیشه‌ی فاسدِ عیاشی که «دو هزار میلیارد» دالر را در بیست‌سال مدیریت نتوانستند، ترجیح بنهند.

اما نباید از خاطر راند که «کوچک» بودن مسئله‌ی تحصیل زنان و حقوق بشر برای طالبان نه حاصل تصادف است و نه یک موضع‌گیری سیاسی صرف، و عمیقاً در جهان‌بینی و طرز نگرش خاص آنان به گیتی ریشه دارد، به این‌که آنان باوری به «حقوق بشر» در بافتار بین‌المللی ندارند،‌ و به‌همین جهت به کسی تطبیق و اعمال آن را هم بدهکار نیستند، آنان «زن» را موجود مستقل و مساوی قبول ندارند که محرومیت‌اش از «تحصیل» برای آنان هم مسئله باشد. و این نکته‌ی «گفتمانی»‌ (Discursive) را نمی‌توان در «نشست‌ها» و «بازی‌های» سیاسی صرف «کاملاً» حل و منحل کرد.

واقعیت این است که بی‌توجهی ریشه‌ای طالبان به این موضوعات کوچک، به حقوق بشر، مشارکت و مشروعیت سیاسی و حقوق ‌و آزادی‌های زنان؛ نقص و حفره‌ی عمیقی در قرائت آنان است که فاصله‌ی آن‌ها از سازوکارِ جامعه در مقامِ یک‌ کلِ پویایِ اندام‌وار (Organic) را هر روز و هر روز بیش‌تر و بیش‌تر می‌کند و این حفره و تهی‌گاه در قرائت آنان را ژرف‌تر و پهین‌تر؛ و این شکاف، نهایتاً خود را علنی خواهد کرد و این «موضوعات کوچک»، بي‌تردید که «اهمیت» و «موضوعیت» خود را به‌صورت عملی و انضمامی نشان خواهند داد و تحمیل خواهند کرد، موضوعات کوچکی که به‌حتم «نتایج بزرگ» و تاثیرهای بزرگ در پی دارند و اگر رژیم طالبان به‌همین راهی که روان است، روانه بماند، بی‌گمان که آن تاثیرات را خواهد و آن هزینه‌ها را خواهد پرداخت.

خبرهای مرتبط

مردان یا زنان؛ قربانی اصلی بحران حاکمیت طالبان کیست؟
تمهید

ترمپ و افغانستان؛ بازگشت ترمپ برای افغانستان به چه معناست؟

2 دلو 1403
مردان یا زنان؛ قربانی اصلی بحران حاکمیت طالبان کیست؟
تمهید

۲۰۲۴ و طالبان؛ سالِ سرکوب و محدودیت

11 جدی 1403
مردان یا زنان؛ قربانی اصلی بحران حاکمیت طالبان کیست؟
تمهید

تصوف در سرزمین خشونت؛ چرا اهل تصوف هدف حمله قرار می‌گیرند؟

2 قوس 1403
مردان یا زنان؛ قربانی اصلی بحران حاکمیت طالبان کیست؟
تمهید

شلاق در محضر عام؛ فاجعه‌ای که درحال «عادی» شدن است

29 عقرب 1403

تلویزیون دیار از سوی شماری‌از «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایه‌گذاری شده‌است. این‌رسانه هم‌اکنون روی پا‌ی‌گاه‌های دیجیتال، روی‌دادهای افغانستان و جهان را به زبان‌های فارسی، پشتو و انگلیسی روایت می‌کند و در نظر دارد تا به‌زودی پخش زنده‌ی اینترنتی و ماهواره‌ای اش را نیز آغاز کند.


© 2025 تلویزیون دیار. تمامی حقوق محفوظ است.

خوش آمدید!

به حساب خود در زیر وارد شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم

افزودن لیست پخش جدید

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست

© 2024 تلویزیون دیار. تمامی حقوق محفوظ است.