با گذشت بیش از نُزده ساعت از حملات امریکا بر تاسیسات هستهای ایران، «جبههی مقاومت» و «جبههی آزادی»، در هیچیک از پایگاههای رسمی، صفحات رسانهای، یا اظهارات سخنگویان و نزدیکان رهبران این دو جریان، موضعی نسبت به این حملات، نگرفتهاند. این غیبت رسانهای و سیاسی اما همزمان است با موضعگیری چهرههایی چون حامد کرزی، عبدالله عبدالله، محمد محقق و حتی طالبان.
شماری از منتقدان پرسیدهاند جبهههایی که خود را مدافع «ملت»، «آزادی» و «استقلال تصمیمگیری ملی» میخوانند، چهگونه با «سکوتی سرد» به استقبال یکی از مهمترین بحرانهای منطقهای در دهههای پسین رفتهاند و در برابر حملهای که میتواند پیامدهای عمیقی برای تمامی همسایگان، از جمله افغانستان، داشته باشد، موضعگیری نکردهاند.
این در حالیست که برخی دیگر از چهرههای سیاسی افغانستان و ادارهی طالبان این حملات را «محکوم» کردهاند.
حامد کرزی، رییسجمهور پیشین، این حملات را «مغایر منشور ملل متحد» دانسته و خواستار رجوع به دیپلوماسی شده است. او ضمن همدردی با ملت ایران، هشدار داده که حملات نظامی میتوانند صلح جهانی را تهدید کنند.
عبدالله عبدالله با لحنی صریحتر، حملات را «نقض آشکار حاکمیت ایران» خوانده و نسبت به پیامدهای آن هشدار داده است. او تاکید کرده که راهحل بحران باید از مسیر گفتوگو و احترام متقابل بگذرد، نه از آسمانهای پر از بمب.
محمد محقق، رهبر حزب وحدت مردم افغانستان، با واژگانی شدید، حملات را «هجوم وحشیانه» و «ضربه به اقتدار علمی جهان اسلام» توصیف کرده و از ایستادگی ملت ایران در برابر «تجاوز» سخن گفته است.
امرالله صالح، بهنحوی کنایهآمیز به این رویداد واکنش نشان داده و آن را تمثیلی از مقاومت فرهنگی ایران دانسته است، او نوشته: «ایران در فردوسی است، نه در فردو.»
تا لحظهی نوشتن این گزارش، چهرههایی چون عطا محمد نور و صلاحالدین ربانی نیز موضعی در برابر این حملات نگرفتهاند.
برخی ناظران این سکوت را به حساب مصلحتاندیشی سیاسی گذاشتهاند، چنانچه، اخیراً جیسون کریس هاک، رییس نهاد «دوستان افغانستان» در ایالات متحده و از حامیان دیرینهی برخی جریانهای ضدطالبان، روز یکشنبه در یادداشتی هشدار داد که جبههی مقاومت ملی «نباید با رژیم ایران همسو شود»؛ زیرا چنین موضعی، «خیانت به کهنهسربازان امریکایی» خواهد بود.
او که پیشتر نیز از حامیان ارتباط این جبهه با کانگرس امریکا بود، گفت: «اگر جبههی مقاومت ملی افغانستان بخواهد با رژیم هراسافگن ایران دوست شود، این دوستی به بهای پیوستن به صف دستنشاندههای هراسافگنان تمام خواهد شد.» کریس هاک افزود که جمهوری اسلامی ایران مسئول کشته شدن هزاران نیروی امریکایی است و نمیتوان میان آرمان ضدطالبانی و همسویی با تهران جمع بست.
با این حال، سکوت این جبهات، به باور برخی دیگر، معنایی فراتر از «احتیاط و مصلحت» دارد. به گفتهی این شمار، برای جریانهایی که داعیهی رهبری دارند، گاه نگفتن، پرصداتر از هر سخن است. و اکنون، آنچه شنیده نمیشود، شاید از آنچه گفته شده، پرسشبرانگیزتر است.
دیشب ایالات متحده، حملات گستردهی هوایی بر سه سایت هستهای ایران؛ فردو، نطنز و اصفهان، انجام داد که منجر به وارد آمدن «خسارات شدید» به این تاسیسات شد، اما به گفتهی منابع امریکایی و اسرائیلی، نابودی کامل تایید نشدهاست. ایران وعدهی «پاسخ قاطع» داده و همزمان موشکهای بالستیک نسل جدید را بهسوی اسرائیل شلیک کردهاست. در حالیکه شورای امنیت سازمان ملل امشب نشست اضطراری برگزار میکند، وضعیت بهسوی درگیری وسیعتر سوق یافته و منطقه در لبهی پرتگاه جنگ تمامعیار قرار دارد.