با افزایش نگرانیها نسبت به گسترش تنش پس از حملهی اسرائیل به ایران، بسیاری از کشورها با صدور هشدارهای امنیتی از شهروندانشان خواستهاند تا برای حفظ جان خود، تدابیر لازم را رعایت کنند. در این میان، طالبان تاکنون در این باره هیچ واکنشی نشان نداده است.
وزارتهای خارجه و نمایندگیهای دیپلوماتیک کشورها معمولاً در مواقع بحران، در صورت احساس تهدید علیه منافع و امنیت شهروندانشان، اقدام به اطلاعرسانی و ارائهی خدمات حمایتی میکنند. از جمله توصیه برای عدم سفر، معرفی پناهگاههای امن، اطلاعرسانی در مورد راههای ارتباطی با سفارت و هشدار نسبت به ترک نکردن محل اقامت.
چنین اقدامهایی نهتنها عرفیست در روابط بینالملل، بلکه بخشی از مسئولیتهای دولتها در قبال شهروندانشان بهشمار میرود.
با این حال، گروه طالبان که خود را «نمایندهی مردم افغانستان» معرفی میکند و همواره از تلاشهایش برای تامین امنیت سخن گفته، در برابر یکی از ابتداییترین مسئولیتهای «حکومتها»، یعنی اقدامات و تدابیر محافظتی نسبت به نزدیک به شش میلیون شهروند افغانستان در ایران، سکوت کرده است.
این در حالیست که شماری از کشورها، از جمله چین، هند، پولند و استرالیا نسبت به پیامدهای تنش کنونی هشدار داده و تدابیر محافظتی را برای شهروندانشان در ایران و اسرائیل اعلام کردند.
وزارت خارجهی پولند نوشت: «در پی حملهی شبانهی اسرائیل به ایران، هیچ یک از شهروندان پولندی آسیب ندیدهاند. اوضاع بهطور مستمر توسط نمایندگیهای ما در تلآویو و تهران که در وضعیت امنی قرار دارند، تحت نظارت است. از تمامی شهروندان درخواست میکنیم از سفرهای غیرضروری به خاورمیانه خودداری کنند.»
سفارت هند در ایران نیز نوشت که با توجه به وضعیت کنونی در ایران، از تمامی شهروندان هندی و افرادی با اصالت هند مقیم ایران، درخواست میشود که مواظب باشند، از ترددهای غیرضروری خودداری کنند و حسابهای سفارت این کشور در شبکههای اجتماعی را دنبال کنند. این سفارتخانه همچنین خواستار رعایت دستورالعملهای امنیتی صادرشده از سوی مقامهای محلی شده است.
از سوی دیگر، سفارت چین در ایران از شهروندان و شرکتهای چینی مستقر در این کشور خواست تا تحولات را به دقت دنبال کنند، سطح آگاهی و اقدامات امنیتی خود را افزایش دهند و از حضور در مکانهای «حساس» و مناطق پرتردد خودداری کنند.
استرالیا نیز کارشیوهی مشابهی منتشر کرده است.
با این حال، طالبان مهر سکوت بر لب زده و هیچ نوع احساس مسئولیتی در قبال شهروندان افغانستان ندارد. این در حالیست که بزرگترین جمعیت خارجیها در ایران را شهروندان افغانستان تشکیل میدهند.
این سکوت در چنین شرایط نهتنها پرسشبرانگیز، بلکه نشانهای از ناتوانی ساختاری این گروه در درک و اجرای ابتداییترین مسئولیتهای یک حاکمیت در نظام بینالملل است. در حالیکه دیگر دولتها حتا با امکانات محدود برای حفظ امنیت اتباع خود در بحرانهای فرامرزی اقدام فوری انجام میدهند، بیتفاوتی طالبان نسبت به سرنوشت میلیونها شهروند افغانستان مقیم ایران، تنها جایگاه نمادین این گروه را بهعنوان «حاکم» زیر پرسش میبرد و نشان میدهد که میان ادعای حاکمیت و واقعیت عملکرد، فاصلهای عمیق و نگرانکننده وجود دارد.