لطفالله خیرخواه، مقام ارشد طالبان، گفت که اظهارات اخیرش دربارهی «عفو» بهدرستی درک نشده و تلویزیون دیار از گفتههای او «خبر جنگی» ساخته است. او از «تحریف برداشتها» انتقاد کرده و خواستار تمرکز بر روایت «اشغال بیستساله» و انتقال آن به نسل آینده شد.
خیرخواه دیروز به صراحت نوشت که «از این پس دیگر دربارهی عفو صحبت نکنید.» او افزود که «جنایتها و نوکری اشغالگران و مزدوران داخلی را باز و آشکار کنید.»
با این حال، او حالا میگوید که پیشنهاد او کنار گذاشتن «عفو»، صرفاً برای کسانیست که سخن عفو رییسالوزرای طالبان را با «الفاظ بد» پاسخ دادند. او افزود: «من به این افراد، مشورهی دوستانم را نوشتم که دیگر این عفو را برای شان یادآوری نکنید. چون آنها نمیپذیرند.»
او نوشت که «افراد اجیرشده، از این ماجرا، خبر جنگی ساختند» و تاکید کرد که از کسانی که اکنون در داخل کشور باقی ماندهاند، «باید به خوبی مراقبت شود.»
این در حالیست که خیرخواه در نوشتهی دیروزش، با صراحت خواستار کنار گذاشتن عفو از کسانی شد که به گفتهی او «مزدوران داخلی» بودهاند، و گفت که دشمنی با این افراد، بهاندازهی جنگهای صلیبی، «اشغال» غرب و «استعمار» فرهنگی و فزیکی، آسیبزا نیست.
خیرخواه در آن نوشته، با آوردن بیتی به زبان پشتو که به نظر میرسد از خودش باشد، افزود: «خوشحال شدم که از نزد تو جدا شدم؛ چه مرد، چه زن، از دوستی با تو شرمنده بودم.»
او با لحن تندی افزود که این افراد «نه احساس وطن و هموطنی دارند و نه چیزی را به نفع مردم میخواهند.» او گفت «تمامی شعارهایشان دروغ است. آنها خود را میخواهند. منافع خود را میجویند. امریکاییها برایشان آرگاه و بارگاه فراهم کرده بود و وطن را چون طعمهای به سگها، به آنها سپرده بودند.»
خیرخواه در ادامه توصیه کرد که نسلهای آینده باید با استفاده از «اطلاعات دست اول»، آگاه نگه داشته شوند و به آنها گفته شود که چه کسانی نیروهای خارجی را برای «باداری» بر این کشور آوردند، چه کسانی استقلال کشور را پایمال کردند، چه کسانی حریم وطن را لگدمال کردند، چه کسانی روستاها، شهرها، مساجد، مکاتب و شفاخانهها را بمباران کردند.
اظهاراتی که به طور گسترده، «فراخوان کنار گذاشتن عفو و آغاز انتقامگیری علنی»، برخلاف توصیههای ظاهری رهبر و مقامهای ردهی اول این گروه، تعبیر شد.
با این حال، خیرخواه در پیامی تازه در ایکس نوشت: اگر خبر ندارید، لااقل خلاصهای از کتاب «عقل تمام» را هم نشر نکنید. برای شما فقط اخبار جنگی جالباند، حتی حرفهای درست را هم جنگی تعبیر میکنید.»
این مقام طالبان همچنین بار دیگر تاکید کرد که نسل جوان افغانستان باید دربارهی «بیست سال اشغال» آگاه شود و از کسانی که اکنون در داخل کشور باقی ماندهاند، «باید به خوبی مراقبت شود.»
برخی از تحلیلگران به دیار میگویند که اظهارات خیرخواه در عین حال که رنگوبوی روایتسازی تاریخی دارد، در بستر کنونی افغانستان میتواند به عنوان تهدید علیه مخالفان سیاسی تعبیر شود، بهویژه با توجه به کارنامهی طالبان در قبال عملینکردن وعدههای «عفو عمومی.»
تلویزیون دیار در ۱۷ حوت سال گذشته گزارش داد که با وجود وعدهی طالبان مبنی بر عفو عمومی مقامهای دولت پیشین، نیروهای امنیتی پیشین و همهی کسانی که با نیروهای خارجی همکاری کرده بودند. این وعده در دست کم، سهسال و نیم حاکمیت این گروه در افغانستان، به «کابوسی خونین» برای مردمان این کشور تبدیل شده است.
این یافتهها که از ۱۳ گزارش ربعوار دبیر کل ملل متحد، ۹ گزارش عادی و یک گزارش اختصاصی دفتر هیات معاونت ملل متحد (یوناما) بهدست آمده، نشان میداد که از زمان بازگشت طالبان تا زمان نشر آن گزارش، این گروه دستکم ۳۴۶ تن از این افراد را کشته و ۷۴۷ تن دیگر را بهطور خودسرانه بازداشت، توقیف، شکنجه یا ناپدید کردهاست.
هیات معاونت سازمان ملل در افغانستان (یوناما) نیز در تازهترین گزارش ربعوارش در 11 ثور امسال، اعلام کرد که طالبان تنها در سهماه، دستکم شش تن از نیروهای پیشین امنیتی و دفاعی کشور را کشتهاند.
بر بنیاد این گزارش، یوناما در این دوره، بر علاوهی موارد قتل، ۲۳ مورد بازداشت خودسرانه و پنج مورد شکنجه و بدرفتاری با مقامهای پیشین دولتی و نیروهای پیشین امنیتی و دفاعی کشور را نیز مستند کردهاست.
بیشتر بخوانید: اختصاصی: طالبان در سهسال ۳۴۶ تن از مقامات و نظامیان دولت پیشین را کشتهاست
بیشتر بخوانید: گزارش جدید یوناما: بازداشت نیروهای امنیتی پیشین در کابل و پنجشیر ادامه دارد
در همین حال، نهادهای بینالمللی از جمله سازمان ملل بارها تاکید کردهاند که طالبان باید به تعهدات حقوق بشری، بهویژه در قبال افراد مرتبط با حکومت پیشین، پایبند بماند.
با این حال، واکنش تند خیرخواه به گزارش دیار، در کنار کارنامهی ثبتشدهی طالبان در قبال وعدهی عفو عمومی، بار دیگر نشان میدهد که روایتسازی رسمی این گروه، اغلب در تعارض با عملکرد میدانی و گزارشهای معتبر بینالمللی قرار دارد. آنچه در قالب «روشنگری تاریخی» عرضه میشود، در عمل بیشتر به ابزاری برای مشروعسازی حذف و انتقامگیری بدل شده است؛ روندی که نه تنها مسیر «حل بحران» در کشور را مبهمتر میسازد، بلکه پرسشهای اساسیای را دربارهی نیت واقعی طالبان در استفادهی مکرر از «ادبیات جنگی» نیز پدید میآورد.