در یکی از صریحترین بخشهای سخنرانی عیدی هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان، حملهای تُند به رسانهها و فضای مجازی صورت گرفت. او گفت: «مطبوعات طوری شده که در جیب هر کس همرایش است… دروغها میگویند… دربارهی من چیزی گفتهاند که خالص دروغ و بهتان است… اینها شیطاناناند.» لحن وی نه تنها گلایهآمیز، بلکه بهشدت تهدیدآمیز بود؛ بهویژه وقتی او کسانی را که نظام را نقد میکنند، در کنار «کافران» و «شیطانصفتان» قرار داد.
این حمله به رسانهها، تصادفی نیست. بلکه نشانهی عمیقترین ترس حاکمیت طالبانی از گفتوگوی عمومی، حقیقتهای متنوع، و جریان آزاد اطلاعات است.
طالبان که خود بر قدرت رسانهای جنگ چریکی و تبلیغات سایهوار مسلط بودند، اکنون در موضع قدرت، بزرگترین تهدید را نه در بم و تانک، که در کمره، تلفون و اینترنت میبینند. چون این ابزارها، همان امکانی را فراهم میکنند که طالبان از آن گریزان است: دیدن، شنیدن، نقد کردن، پرسیدن و افشاگری.
از سال ۲۰۲۱ به اینسو، دهها رسانه در افغانستان بسته شدهاند؛ هزاران خبرنگار یا مهاجر شده یا ساکت. خبرنگاری جرم است، بهویژه اگر گزارشش خلاف بیانیهی رسمی «امارت طالبان» باشد. بسیاری از خبرنگاران زن، عملاً حذف شدهاند. برنامههای سیاسی تعطیل است. اینترنت بارها کُند یا قطع شده، و فضای مجازی زیر رصد همیشهگی استخبارات این گروه است.
اما هبتالله حالا از ابزار ارتباطی روزمره نیز وحشت دارد؛ وقتی میگوید: «مطبوعات در جیب هر کس است» منظورش نه فقط رسانهی رسمی، بلکه حتی تلفون و شبکههای اجتماعیست. چون میداند که حقیقت، در قالب یک ویدیوی کوتاه از یک سرک بستهشده، یا صدای یک دختر محروم از آموزش، یا گریهی مادر زندانی، میتواند از قندهار تا نیویارک برسد و روایت رسمی را در هم بشکند.
طالبان میخواهد قدرت را با سکوت حفظ کند. اما فنآوریهای امروزی، حقیقت را بیاجازه فریاد میزنند. اینجا همانجاست که تضاد اصلی شکل میگیرد: میان نظامی که فقط یک صدا را مجاز میداند، و دنیایی که پر از صداهای گوناگون است.
وقتی رهبر طالبان رسانهها را «شیطانصفت» میخواند، در واقع تلاش میکند تا حقیقتهایی را که نمیپسندد، با زبان دینی شیطانی کند؛ تا دیگر کسی جرات نکند به چشم واقعیت به آنها نگاه کند. اما این ترفند، بیشتر از آنکه مانع حقیقت شود، نشاندهندهی عجز در برابر آن است.
امروز در افغانستان، خبرنگار بودن شجاعت میخواهد. نقد کردن، خطر دارد. اما آنچه طالبان از آن بیشتر میترسد، نه گلوله، که کلمه است. چون گلوله را میتوان خفه کرد، اما کلمه را، «اگر به جان کسی نشست، نه.»
مطالب منتشرشده در بخش «نگاه شما» بازتاب دیدگاههای نویسندگان است و الزاماً بیانگر موضع رسمی دیار نیست.