هبتالله آخندزاده، رهبر گروه طالبان، در سخنرانی عید قربان در قندهار، جهاد را «عامل پیروزی مسلمانان» خواند و تاکید کرد که حاکمیت طالبان حاصل «برکت جهاد» است. او گفت که هر قومی که جهاد را رها کرده، «خداوند خوار و ذلیلاش کرده» اما هنگامی که به فلسطین رسید، هیچ اشارهای به جهاد نکرد و فقط به دعا بسنده کرد. سکوتی که در تضاد کامل با شعارهای پررنگ جهادی او در بخشهای مربوط به افغانستان بود.
آخندزاده در بخش پایانی سخنانش با لحنی ستایشآمیز از جهاد، آن را رمز اصلی پیروزی طالبان دانست و گفت: «در افغانستان که خدا امن داد و کافر گریخت و شکست خورد، از برکت جهاد بود. این از برکت وحدت مسلمانان بود… جهاد عمل سربلندی مسلمانان است.»
او در ادامه افزود: «قومی که جهاد را کنار گذاشته، خداوند خوار و ذلیلشان کرده. کسی که جهاد را عمل خود گردانده، خدا کامیابشان کرده.»
رهبر طالبان در این سخنان، تلاش کرد مشروعیت قدرت خود را مستقیماً به سابقهی جهادی گروه طالبان پیوند دهد و هرگونه ساختار مدنی، انتخاباتی یا مردمی را عملاً بیاعتبار کند. این در حالی است که او هیچ سخنی دربارهی آیندهی «جهاد» این گروه، درون افغانستان یا بیرون آن، به روشنی مطرح نکرد.
با اینحال، نکتهای که در این سخنرانی جلب توجه کرد، سکوت کامل او دربارهی «جهاد در فلسطین» بود؛ موضوعی که با توجه به لحن شدید او دربارهی «تهاجم کافران به سرزمین فلسطین» انتظار میرفت حتا با «فراخوان جهاد» در غزه همراه شود.
آخندزاده در اینباره گفت: «دیروز بالای افغانستان بود، حالا در زمین فلسطین است… از خداوند میخواهیم که آنها را در فلسطین طوری شرمنده کند که در افغانستان شرمنده کرد.»
او تنها به دعا بسنده کرد و برخلاف بخشهایی که از جهاد در افغانستان ستایش میکرد، در موضوع فلسطین هیچ اشارهای به جهاد، مبارزهی مسلحانه، یا حتی همبستگی عملی نکرد. این سکوت معنادار، در تضاد کامل با گفتار پیشین او درباره «سربلندی از راه جهاد» بود.
به باور ناظران، این پرهیز از اشاره به جهاد در فلسطین، میتواند نشانهای از دوگانگی راهبردی طالبان در مواجهه با جهاد برونمرزی باشد؛ گروهی که با وجود شعارهای ضدامریکایی و ضداسرائیلی، از نظر برخی منتقدان، معاملات پشتپردهای به ویژه با ایالات متحده دارد.
در همین سخنرانی، آخندزاده با افتخار گفت که شکست امریکا و سقوط جمهوری پیشین در افغانستان، حاصل مبارزهی مجاهدان است: «توقع هیچکسی نبود که اینگونه امنیت و صلح در افغانستان میآید. این کافران که به این حشر آمده بودند، خداوند شرمنده، ذلیل و خوار، دورشان کرد.»
او بار دیگر از مردم خواست که «جهاد خود را ثابت نگاه کنند» اما مشخص نکرد که این جهاد در چه سطح و با چه هدفی باید ادامه پیدا کند.
این در حالی است که جامعهی بینالمللی بارها از طالبان خواسته که پیوند خود را با گروههای هراسافگن فراملیتی قطع کند و اطمینان دهد که افغانستان بار دیگر به پایگاه گروههای افراطی منطقهای یا جهانی تبدیل نمیشود.
سخنان دوگانهی آخندزاده—تبلیغ پررنگ جهاد در افغانستان و سکوت کامل دربارهی جهاد در فلسطین—بازتابگر تناقضی بنیادین در سیاستگذاری ایدئولوژیک طالبان است؛ تناقضی که میان شعارهای احساسی و واقعیتهای پرهزینه، فاصلهای روزافزون میسازد.