هبتالله آخندزاده، رهبر گروه طالبان، در سخنرانی نماز عید قربان در قندهار، مردم افغانستان را به اطاعت بیچونوچرا از این گروه فراخواند و گفت «اگر شما ما را پدران خود ندانید، اطاعت کرده نمیتوانید» و حکومت نیز باید مردم را همچون «اولاد» بداند. او گفت که رابطه میان حاکمان و مردم باید چون رابطهی «پدر و فرزند» باشد، در غیر آن «این نظام میرود.»
این گفتهها، بازتابی از نگاه طالبان به نوعی نظام «پدرسالارانهی بیچالش و عمودی» است که در آن، وفاداری مردم و دلسوزی حکومت جایگزین هر گونه ساختار مدنی، انتخاباتی یا نظارتی شدهاست. رهبر طالبان در اینباره گفت: «مسئولان رعیت خود را مثل اولاد بدانند. اینها اولادهایشان هم هستند. قسمی که با اولاد معامله میکنید، با رعیت هم بکنید. اگر اولاد ندانید، امیریت نمیتوانید. اگر شما هم این امیران را مانند پدران خود ندانید… اطاعت کرده نمیتوانید.»
او در ادامه تاکید کرد که بقای نظام طالبان بستگی به این رابطهی عاطفی دارد و اگر جای آن را «بدگمانی» بگیرد، اساس نظام فرو میریزد.
او گفت: «اگر ما در کوشش منصب شویم که منصب و قدرت و عزت خود را نگاه کنیم، و بیتالمال را غنیمت بدانیم، و شما به ما بدگمان باشید و اطاعت نکنید، و ما به شما بدگمان باشیم، باز این نظام میرود.»
آخندزاده از مردم خواست که حاکمیت این گروه را در برابر «توطئهها» تنها نگذارند و از اختلاف پرهیز کنند. او تاکید کرد که اگر مردم اطاعت کنند و امیران «رحم و شفقت» داشته باشند، وحدت و امنیت برقرار خواهد ماند. او گفت: «اگر اطاعت شما بود و شفقت و رحم امیران بود، باز جامعه جور میباشد. و امنیت و وحدت و اتفاق ثابت میماند.»
او هشدار داد که ایجاد کشیدگی و بدگمانی در جامعه، زمینهساز فروپاشی نظام و بازگشت ناامنی است. این جمله در حالی گفته میشود که طالبان ساختار حکومتی را بهشدت انحصاری نگه داشته و هیچ کارشیوهای برای شنیدن صدای مخالفان یا منتقدان در اختیار نیست.
رهبر طالبان در بخش دیگر سخنانش بارها از مردم خواست که اختلافات را کنار بگذارند و گفت: «از اختلافها و تکرها خود را حفظ کنید… من همه را عفو میکنم، خداوند همه را معاف کند… بهمناسبت عید، زندگی نو شروع کنید.»
او حتی از علمای دینی نیز خواست که از بیان دیدگاههای متفاوت خودداری کنند و گفت: «یکی نظرات خلاف دیگری نگوید… از اختلاف خود را نگاه کنند.»
این سخنان به باور ناظران، نشانهای از تلاش طالبان برای خاموشسازی هرگونه صدای متفاوت، حتی در درون خود «نظام دینی» است؛ سیاستی که میتواند به فرسایش مشروعیت منجر شود، نه ایجاد آن.
در پاسخ به انتقادهایی مبنی بر حذف گروهها و اقوام دیگر از قدرت، آخندزاده گفت: «میگویند حکومت همهشمول نیست… فلانی نیست و فلانی نیست… اما ناحق خو حاکم شده نمیتواند کسی.»
او همچنین از رسانهها بهشدت انتقاد کرد و گفت که مطبوعات «دروغ» میگویند و اکنون در جیب هر کسی هستند [اشاره به گوشیهای همراه]. او اضافه کرد: «در باره من چیزی گفتهاند که خالص دروغ و کذب بوده، از سوی این شیطانان.»
آخندزاده در بخشهایی دیگر، با اشاره به مشکلات معیشتی مردم، گفت که برای گدایان «تنخواه مقرر شده» و وعده داد که برایشان از بیتالمال کمک خواهد شد. اما نگفت این کمکها با چه منابعی، با چه سازوکاری و با کدام نظارت تامین میشود.
او حاکمیت طالبان را حاصل «دعای فقرا» دانست و گفت: «این نظام که ایستاده است، به دعای فقیران ایستاده است.»
در پایان سخنانش، وی بار دیگر از مردم خواست که به تبلیغات گوش ندهند و از «وسوسههای شیطان» دوری کنند. او گفت: «خدا خوب امنیت و فرصت آورده… خو شما با مسئولان کمک کنید، مسئولان با شما کمک کنند.»
اما واقعیتهای میدانی چیز دیگری میگویند: از فقر فراگیر تا بستهبودن مکاتب دخترانه، از سرکوب زنان تا انزوای جهانی، حاکمیت طالبان با بحرانهایی روبهرو است که به باور منتقدان، با رابطهی پدر و فرزندی حل نمیشود. ناظران میافزایند که وعدههایی مانند تنخواه برای گدایان و مِهر امیران، نمیتوانند پاسخگوی یک جامعهی جوان، بحرانزده و محروم باشند.