ابو محمد جولانی در سیزدهمین سال رهایی از زندان بوکا، با لباس خاکی در شهر حلب ظاهر شد و به مردم دست تکان داد. جولانی و شورشیان تحت امرش که در سالهای پسین محور توجه نبودند، اینک به بزرگترین چالش در برابر حکومت بشار الاسد و کانون توجه جهان تبدیل شدهاند. «تلویزیون دیار» در این گزارش، به کیستی و کارنامهی او پرداختهاست.
جولانی رهبر کنونی «هیات تحریر شام» با نام اصلی «احمد حسین الشراء» یکی از چهرههای برجستهی «شورشی» در خاورمیانه است. او در سال ۱۹۸۲ در سوریه متولد شد و دوران کودکیاش را در عربستان سعودی گذراند، جایی که پدرش بهعنوان مهندس نفت مشغول به کار بود. بازگشت خانواده به دمشق اما نقطهای تعیینکننده در شکلگیری شخصیت جولانی شد. در جوانی، تحولات خاورمیانه عمیقاً بر اندیشههای او اثر گذاشت. انتفاضهی دوم فلسطین در سال ۲۰۰۰ جرقهای بود که او را به دنیای فعالیتهای «جهادی» سوق داد. او بعدها در گفتوگویی با رسانهی امریکایی «پیبیاس» در سال ۲۰۲۱ گفت: «در آنوقت 17 یا 18 ساله بودم که فکر میکردم چگونه میتوانم از مردمی که زیر فشار اشغالگران و مهاجمان زندگی میکنند، دفاع کنم.»
این انگیزهها او را به عراق کشاند، جایی که در سال ۲۰۰۳ و با آغاز حملهی امریکا به عراق، او از دمشق به بغداد رفت تا به جنگ با امریکا بپردازد. جولانی در صفوف گروههای «جهادی» عراق به سرعت رشد کرد و به یکی از چهرههای مهم تبدیل شد که بعدها توسط نیروهای امریکایی بازداشت و به زندان بوکا، زندانی که به کارخانهای برای تربیت نسل جدید رهبران جهادی تبدیل شده بود، منتقل شد.
زندان بوکا که همچنان به دلیل زندانی بودن اعضای القاعده، داعش و دیگر گروههای «اسلامگرای افراطی» به کانون گردهمآیی و سازماندهی تبدیل شده بود، نه تنها به جولانی امکان ارتباط با دیگر رهبران «جهادی» چون ابوبکر البغدادی را داد، بلکه او را برای نقشهای «بزرگتر» آماده کرد.
با آغاز جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱، جولانی از زندان آزاد شد و به کشورش بازگشت. او با سرمایهای «هنگفت» از منابع مالی «شبکههای جهادی» و «کمکهای» عربهای سعودی و قطری، با ماموریت گسترش نفوذ القاعده در سوریه فعالیتهای خود را آغاز کرد که بعدها اختلاف نظرهایش با رهبران القاعده در عراق، باعث شد که به تدریج مسیر متفاوتی را دنبال کند.
جولانی به جای تمرکز بر جهاد فرا کشوری، هدف خود را به مبارزه برای سرنگونی رژیم اسد و ایجاد یک «حکومت اسلامی» در سوریه تغییر داد و با هدایت گروه «هیات تحریر شام» تلاش کرد گذشتهی «جهادی» خود را کمرنگ ساخته، چهرهای «سیاسیتر و ملیتری» از خود به مردمش و جهان به نمایش بگذارد.
او که به سرعت توانست از آشفتهگی اوضاع سوریه بهرهبرداری کند، اینک به یک چهرهی «مهم» در معادلات سوریه تبدیل شده است و با معرفی کردن خود بهعنوان مدافع «ملیگرایی» سوریه، ضمن ایجاد تمایز میان او و رهبران القاعده و داعش، زمینهای برای جذب حمایتهای محلی و منطقهای برای خود و گروهش فراهم آورده است.
جولانی در سالهای اخیر توانست گروهش را از فروپاشی نجات دهد و ضمن «اعتدالبخشی» به دکترین اسلامگرایانهی آن، ساختار نظامی این گروه را تقویت و دولت تکنوکراتیک در مناطق تحت کنترل گروهش بالاخص شمالغربی سوریه و ولایت ادلب ایجاد کرد.
او همچنین موفق شد روابط خود را با قبایل، مخالفان پیشین و اقلیتها گسترش دهد که در جریان حملات اخیر به حلب، شبکهی ارتباطی با قبایل و مخالفان پیشین برای پیشبرد اهداف نظامی «هیات تحریر شام» و تصرف حلب و حما مفید واقع شد.
او با استفاده از استراتیژی ائتلافسازی با گروههای مختلف و بهرهبرداری از ضعفهای موجود در نیروهای دولتی، توانست به سرعت بر مناطق کلیدی مانند «عفرین» و چندین شهر دیگر در شمال حلب تسلط یابد و مستقیماً پایههای حکومت اسد را به لرزه درآورد.
نکتهی «قابل توجه» در ظرفیتهای نظامی و مدیریتی او این است که جولانی برای تصرف حلب، با گروههای رقیب که در گذشته روابط خصمانهای با یکدیگر داشتند، ائتلاف شکل داد و در کنار تصرف مناطق، به حفظ امنیت غیرنظامیان و بازگشایی درهای گفتوگو برای تعامل با گروههای دیگر تاکید داشت. این اتفاقات نشاندهندهی قدرت روزافزون جولانی و نفوذ روبهرشد او در بحران سوریه است.
او که پنج سال پیش توانست دکترین «اسلامگرایی» گروه خود را تغییر دهد و دولتی تحت رهبری «افراد ملکی» در مناطق تحت کنترل «هیات تحریر شام» ایجاد کند، اینک به دنبال رهبری «سوریهی پس از اسد» است. او با «ظاهری آراسته و لحنی نرم» در مصاحبهاش با سیانان تاکید داشت که اسلامگرایی متناسب به واقعیتهای اجتماعی باید باشد، نه اینکه به گفتهی او، بدون در نظرگرفتن شرایط موجود بر مردم و جامعه «تحمیل» شود. اما هنوز، سرنوشت سیاسی او و آیندهی سوریه در هالهی ابهام است.
جولانی ضمن تاکید بر جنگ تا سرنگونی رژیم بشار الاسد اعلام داشته است که «هیات تحریر شام» را در صورت ایجاد دولت انتقالی «منحل» خواهد کرد اما جایزهی ده میلیون دالری امریکا برای بازداشت او هنوز پا برجاست و میتواند آرزوهای او برای «تحکیم» رابطهاش با غرب و رهبری سوریه را نابود کند.