Farsi
LIVE
Wednesday, August 6, 2025
Deeyar TV
  • Home
  • Editorial
  • News
    • Afghanistan
    • World
  • Economy
  • Culture
  • Science
  • Opinion
  • Sports
  • Spotlights
    • Citizen Stories
    • Women
    • Human Rights
    • Refugees
  • Multimedia
    • Photo
    • Video
    • Podcast
No Result
View All Result
  • Home
  • Editorial
  • News
    • Afghanistan
    • World
  • Economy
  • Culture
  • Science
  • Opinion
  • Sports
  • Spotlights
    • Citizen Stories
    • Women
    • Human Rights
    • Refugees
  • Multimedia
    • Photo
    • Video
    • Podcast
No Result
View All Result
Deeyar TV
LIVE

صلحی شکننده و جهانی آبستنِ جنگ

ایلیاد احمد

January 18, 2024
Reading Time: 1 min read
0 0
صلحی شکننده و جهانی آبستنِ جنگ
Share via QR CodeShare on FacebookShare on X

در چند ماه – و  خصوصاً – چند  روز گذشته، جهان سطح بی‌پیشینه‌ای از تنش را از زمانِ پایان جنگ جهانی دوم تجربه می‌کند. در هرگوشه خطر وقوع جنگی با ابعاد بسیار گسترده وجود دارد که برگشت از پیامدهای آن برای بشریت، این‌بار و باوجودِ سلاح‌های هسته‌ای در انبارهای ارتش‌های نظامی، غیرقابل برگشت می‌نماید. تنش‌های چین با تایوان، ادامه‌ی حمله‌ی ارتش اسرائیل به‌نوارِ غزه، حملات ارتش امریکا به مواضع حوثی‌ها در یمن، ادامه‌ی جنگ اوکراین و روسیه و فشار ناشی از این جنگ بر اروپا، تنش‌های متاخری که میان ایران و پاکستان به‌وجود آمده‌است و درگیری‌های جمهوری اسلامی در عراق و سوریه، ادامه‌ی آزمایش‌های هسته‌ای کوریای شمالی و بس‌بسیار ناآرامی‌های دگر در جهان، همگان خبر از جهانی آبستن یک جنگ بزرگ دگر می‌دهند.

اگر این سخن که تاریخ خودش را تکرار می‌کند درست باشد یا نه، این نکته بی‌شک درست است که پدیده‌هایی در تاریخ به‌صورت مداوم و بی‌وقفه‌ای درحالِ تکرار شدن بوده‌اند و یکی از مهم‌ترین – و شاید مهم‌ترینِ – این پدیده‌ها، پدیده‌ی جنگ بوده‌است. رویارویی شمشیرها و تفنگ‌ها و اینک جت‌ها و موشک‌ها. با این حساب تجربه‌ی تاریخی جنگ همیشه می‌تواند به ما چیزهایی در مورد احتمالات و شرایط قبل از وقوع جنگ و یا به‌عبارتی «آرامش قبل از طوفان» بگوید. این یعنی ملاحظه‌ی تجربه‌های جنگ اول و دوم جهانی – که بزرگ‌ترین جنگ‌های دنیای صنعتی مدرن هستند – می‌تواند به ما در مورد شرایط قبل از وقوع جنگ بزرگ بعدی در جهان، نشانه‌ها و علایم مهمی را خاطرنشان کنند. در این یادداشت وضعیت کنونی جهان و با وضعیت قبل از شروع جنگ جهانی دوم و مسیری که به آغاز آن جنگ راه بُرد و عامل‌هایی که نقشی مهم در اوج‌گیری آن تنش‌ها و علنی‌شدن آن تضادها داشتند، مقایسه و بررسی خواهد شد.

یکی از مهم‌ترین واقعیت‌هایی که به‌شروع جنگ جهانی دوم در نیمه‌ی اول قرن بیستم انجامید، تقابل و رویارویی ایدئولوژی‌های سیاسی تمامیت‌خواه در سرتاسر جهان بود. اقتدار بی‌کم‌وکاست شوروی و تمامیت‌خواهی نازی‌های آلمانی و ایدئولوژی‌های سکولاری که در هردو سو می‌خواستند تمامیت اقتدار را در دست گرفته و به‌بهانه‌های متفاوت خود را ولی و وکیل تاریخ و نژاد برتر بدانند، وضعی را ایجاد کرده‌بود که امکان دیالوگ و سخن گفتن را از این گفتمان‌های ضدِگفت‌وگو و جلوگیری از برخورد نظامی آنان می‌گرفت. نازی‌ها به‌هیچ قیمتی حاضر به گفت‌وگو و سازگاری با کمونیست‌ها نبودند و کمونیست‌ها نیز مبارزه‌ی خود در برابر فاشیسم و کاپیتالیسم و لیبرالیسم و ارتجاع را «آشتی‌ناپذیر» توصیف می‌کردند و یکی از اصلی‌ترین رانه‌های جنگ همین بی‌میانگی گفتمان‌های جهانی حاکم بود. در شرایط فعلی و کنونی جهان هم، قرائت‌های مهمی که در برابر هم‌دگر قرار می‌گیرند که امکان گفت‌وگو و رویارویی معنادار باهم را ندارند و همین آنان‌را به‌سوی کنش نظامی در برابر یک‌دگر برمی‌انگیزد. به‌گونه‌ی مسائل جناح محافظه‌کار و راست‌افراطی در سیاست جهانی حاضر به‌ گفت‌وگو و کنارآمدن با پناهندگان و گفتمان‌های ستم‌کشان و فرودستان کشورهای جنگ‌زده و عقب‌مانده نیست. هم‌چنین که گفتمان اسلام سیاسی که پیروزی طالبان در افغانستان نشان‌دهنده‌ی اوج‌گیری و اقبال مجدد آن است، به‌هیچ‌عنوان حاضر به‌ گفت‌وگو حتا با گفتمان‌های معتدل‌تر درون‌دینی نیستند، چه رسد به فرهنگ‌ها و گفتمان‌های سکولارِ خارج از منطق منحط دینی آنان.


از این جهت،‌ می‌توان گفت که تمدن همان‌گونه که در آستانه‌ی جنگ جهانی دوم در موقعیتِ «گفت‌وگو موقوف!» رسیده بود، دوباره باز در همان موضع ایستاده و مخالفت‌ها در سطح جهانی اینک جز به‌زبان باروت قابل حل‌وفصل شدن و رفع شدن و یا سازگاری و توافق، نمی‌نمایند. مضاف براین‌که اینک هردو سو جز به‌زبان باروت و قدرت نظامی، موضع طرف مقابل را «جدی» نمی‌گیرند و این در حقیقت همان بازگشت فاشیستی رئال‌پولیتیکی‌ست که بسیار شبیه سیاست‌ورزی نازی‌های آلمان است.

درکنارِ بن‌بست جهانی، سویه‌ی دگری از واقعیت که بایست آن را با شرایط قابل از جنگ در اروپا مقایسه کرد، انگیزه‌ها و رانه‌های نیروهای مردمی در دموکراسی‌های بزرگ جهان است. در فرایند چندساله‌ای که هیتلر را در آلمان به‌قدرت رساند و او را تبدیل به «پیشوا» و رهبر اعظم آلمانی‌ها کرد، مهم‌ترین عنصر را می‌توان دموکراسی و دموکراتیک بودن نامید. دموکراسی پارلمانی‌ای که مردم را فریبیده و آنان‌را به رای دادن به هیتلر اقناع کرده بود، در واقع سخن این‌جا بر سر گونه‌ای پوپولیسم است. البته این فرض که مردمی‌که در آلمان پشت‌سر هیتلر ایستاده بودند همگان «ابله» بودند و نمی‌دانستند از چه دیوی حمایت می‌کنند نیز درست نیست. آنان می‌دانستند که نگاه هیتلر به یهودی‌ها چیست، آنان می‌دانستند که هیتلر از استفاده‌ی ابزار نظامی برای سلطه‌گری نمی‌هراسد و آنان می‌دانستند که هیتلر آلمانی را بالاتر و بهتر از هرکسی در جهان می‌داند. حالا از خواننده می‌خواهم همین شرایط را در مورد اروپای کنونی و ایالات متحده وضع کند، آیا مردم امریکا نمی‌دانند که دانلد ترمپ از مسلمانان متنفر است؟ آیا آنان نمی‌دانند که ترمپ تا آستانه‌ی حمله‌ی نظامی به ایران جلو رفته بود؟ آیا آنان نمی‌دانند که ترمپ به‌صراحت امریکایی‌ را بالاتر و بهتر از همه‌ی مردم دنیا می‌داند؟ ولی در همین حال آنان هم‌چنان به حمایت از ترمپ ادامه می‌دهند. آنچه در این دو فرایند مشترک است، گرویدن مردم به‌سوی نیروهای ویران‌گر راست افراطی‌ست که در حقیقت همان برنامه‌های گذشته‌ی خویش – بیگانه‌ستیزی، مهاجرستیزی و هکذا – را دوباره طرح و تکرار کرده و به‌سرعت در حال قدرت‌گیری در اروپا و امریکاست و از حمایت گسترده و توده‌ای مردمی نیز برخوردار است.

مخلص ماجرا این است که شرایط کنونی ما در جهان، از جهات مهمی به جهانِ قبل از جنگ دوم جهانی شبیه است و این باید زنگ خطری برای وقوع نه‌چندان دور جنگ تمام‌عیار و ویران‌گر نظامی دگر باشد. جنگی‌ که مهم‌ترین تفاوت آن‌را باید نابودی کامل تمدن در این جنگ دانست، زیرا سلاح‌های هسته‌ای قدرت نظامی و ویران‌گری نظامی ارتش‌های بشری را به‌گونه‌ی بی‌پیشینه‌ای افزایش داده‌اند و اگرچه مناسباتی که قدرت و سرمایه را در جهان جابه‌جا می‌کنند ریشه در زمانه‌ای ضعف سلاح‌ها و تفنگ‌های کوچک دارند، ولی خود سلاح‌ها و ارتش‌های نظامی به‌صورت بسیار بسیار خطرناکی رشد کرده‌اند و ما شاید ندانیم و متوجه کاری که درحالِ انجام آنیم نباشیم، ولی طبیعت بدون تردید در صورت دریافت یک جنگ هسته‌ای از سوی بشری که آن‌را به‌هر راه ممکنی سوخته و تفاله کرده‌است، واکنشی بسیار تند و خطرناک نشان خواهد داد و هرگز نباید از خاطر بُرد که قبل از جنگ جهانی دوم نیز بودند کسانی‌که باور داشتند که خطرات حاکمیت نازی‌ها در آلمان بزرگ‌نمایی می‌شوند!

Related Stories

زنان معترض: جهان باید تصمیم «ننگین» روسیه را محکوم کند
Opinion

Under Taliban Rule, Women Are Neither Marginalized nor Excluded – They Are Erased

August 2
مکرون: راهی برای خروج از جنگ وجود دارد، مذاکرات با ایران را شتاب می‌بخشیم
Opinion

From de Gaulle to Macron: France’s Strategic Independence and the Palestinian Question

August 2
A Century of Restless Flags: Why Afghanistan’s Flags Fail to Endure
Opinion

A Century of Restless Flags: Why Afghanistan’s Flags Fail to Endure

August 2
A Century of Restless Flags: Why Afghanistan’s Flags Fail to Endure
Afghanistan

A Century of Restless Flags: Why Afghanistan’s Flags Fail to Endure

July 29 - Updated on August 2

Deeyar TV is a leading media outlet founded by Afghan journalists in exile, standing as a bold voice for freedom of speech and independent journalism. With a strong digital presence, it brings timely news and compelling stories from Afghanistan and beyond. Its live broadcast is accessible to audiences worldwide.


© 2025 Deeyar TV. All rights reserved.

Welcome Back!

Login to your account below

Forgotten Password?

Retrieve your password

Please enter your username or email address to reset your password.

Log In

Add New Playlist

No Result
View All Result
  • Home
  • Editorial
  • News
    • Afghanistan
    • World
  • Economy
  • Culture
  • Science
  • Opinion
  • Sports
  • Spotlights
    • Citizen Stories
    • Women
    • Human Rights
    • Refugees
  • Multimedia
    • Photo
    • Video
    • Podcast

© 2025 Deeyar TV. All rights reserved.

Farsi