چند ساعت بیشتر از قتل نادرشاه، نخستین حکمران خاندان مصاحبین بهدست متعلم جوان لیسهی نجات نگذشته بود که برادرش سپهسالار محمود خان، برادرزادهی جوان و یگانه فرزند شاه کشتهشده را بر کرسی قدرت افغانستان نشاند. ظاهرشاه جوان از روز تاجگذاری تا چهل سال پس از آنکه به واسطهی صدراعظم پیشین و پسر عموی خود سردار داوود سرنگون شد، شاه افغانستان باقی ماند. میراث چهل سال حاکمیت آخرین پادشاه افغانستان چه بود؟ آیا میتوان ادعا کرد که ادامه سلطنت او افغانستان را از مصیبت نیمقرن گذشته که با کودتای داوود شروع شد، در امان میداشت؟
ظاهر برخلاف پدر خویش شخصیتی کاریزماتیک و جذاب نداشت؛ نادرشاه که مرد قدرتمند عمل بود و خوی تندش در برادرش هاشم خان – که از خونخوارترین اعضای خاندان مصاحبین و مخوفترین صدراعظم حکومت شاهی بود – بهخوبی هویدا بود. همین خصوصیت را میتوان در برادرزادهی نادر، در داوود نگریست که با وجود شخصیت قدرتطلب و جذاب خویش کشور را بهپرتگاه ناآرامیهای ممتد افکند و تخم کینتوزی با پاکستان را کاشت.
ولی ظاهر شخصیتی آرام داشت؛ او را نزدیکان و آنانیکه او را دیدهاند «نرمخو» و مهربان توصیف کردهاند؛ تا زمانیکه او جوان بود، هاشم خان صدرنشین امور بود و در پایان کار هاشم خان و محمود خان دگر این شاه، شاه بهنسبت مجربی شده بود و با تهوبالای پادشاهی کردن در سرزمینی مثل افغانستان عادت کرده بود.
در مصاحبهای شرح آن در کتاب «قبل از طالبان» داوید ادواردز آمده است شاه میگوید که او یک کاپیتالیست نیست و یک سوسیالیست نیز نیست. او به شرایط موجود در چکسلواکی اشاره میکند و میگوید که نمیخواهد این اوضاع به افغانستان نیز رسوخ کند.
این بیطرفی را در واقع میتوان مشخصهی بارز حکومت شاه در سیاست خارجی دانست. شاه همچون پدرش در جنگ بزرگ یا جنگ اول جهانی در دومین جنگ جهانی نیز بیطرفی افغانستان را حفظ کرد و بهرغم نزدیکی به کشورهای اصلی هردو جبههی متحدین و متفقین وارد این جنگ نشد.
ظاهر همانگونه که سعی در حفظ توازن و بیطرفی افغانستان در جنگ سرد داشت – که سرنگونی حکومتش افغانستان را میدان اصلی این جنگ کرد – در جنگ جهانی نیز بهرغم نزدیکی با آلمان نازی و حتا دریافت کمک از سوی رژیم هیتلر و پیمانهایی که با شوروری و امریکا داشت؛ افغانستان را از شعلههای آتش این جنگ دور نگهداشت.
اما در سیاست داخلی نمیتوان رژیم ظاهر را «آن رژیم طلایی» که اغلب خوانده میشود دانست؛ منتقدان دور نخست این شاه را دورهای از سپردن همهچیز به دست سفاکی چون هاشم خان و غرقهگی شاه جوان در عیشونوش و خوشباشی میخوانند.
بیشتر مناصب بلندی حکومتی به سرداران و یا دگر اعضای خاندان سلطنتی سپرده میشد که آخر الامر یکی از همین خانزداگان منصوب – داوود خان – کار حکومت شاهی را یکسره کرد.
اوضاع زندگی مردم – خصوصاً روستاییان – در زمان حاکمیت شاه رو به بهبود نگذاشت و چه بسا بدتر از آنچه بود شد. توجه این شاه و حکومتش به مراکز جمعیتی و کلانشهر آنقدر زیاد بود که روستاها را در قرون وسطی و تاریکی جا گذاشته بود.
بهعبارتی دگر، کودتا و سرنگونی رژیم شاه به دست ظاهر را نمیتوان درک کرد جز با درک اوضاعی که سرنگونگی او را ممکن و مهیا کرد. تحلیل حادثهی بیستوششم سرطان صرفاً براساس خصوصیات شخصیتی و انگیزههای داوود نادرست است؛ نباید از خاطر بُرد که ارتشیان و متحدان داوود همگان از شاه ناراضی بودند؛ صاحبمنصبان و کسانیکه از آهنگ تکراری حکومت شاه دلزده شده بودند.
از سویی دگر دههی آخر حاکمیت شاه که به «دههی دموکراسی» شهرت یافته است و در واقع دههی آغاز «مردمسالاری» در افغانستان دانسته میشود نیز بهخوبی توصیفات مداحان ظاهر شاه نیست. نمایشی از دموکراسی که در آن دهه پدید آمد و زمینهی دست درازی شوروی، چین و امریکا و پاکستان را در افغانستان گشود، قابل مقایسه با همین نمایش دموکراسی بیستسالهی افغانستان تحتالحمایهی امریکا است.
نکته این است که ظاهر در سقوط سلطنت خود بیتقصیر نیست؛ ضعفی که او در امور بسیار مهم و حیاتی نشان داد کار را به شکستن این کشتی متروک کشاند.
در تاریخ به قطعیت رسیدن یک احتمال ضرورت رخ دادن آن است؛ یعنی نمیشود گفت که «اگر ظاهرشاه خلع قدرت نمیشد وضع ما بهتر بود» زیرا ظاهر آنگونه حکومت کرد و آنقدر به داوود و همدستان چپگرای داوود مهلت داد که احتمال سرنگونی خود را به قطعیت رساند.
اینک که نیمقرن از پایان حکومت داوود و هفده سال از مرگ او میگذرد؛ بایست آرامش نیمبند موجود در زمان سلطنت او را – اگرچه آن آرامش نیز آمیخته با خفقان ستمگریهای هاشم خان و فقر روزافزون بود – پاس داشته و از اشتباهاتی که او و خاندانش در ادارهی امور خاک سوخته و خوار خویش مرتکب شدند درس گرفت.
تلویزیون دیار، رسانهی مستقر در ایالات متحده است که از سوی شماریاز «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایهگذاری شدهاست. اینرسانه هماکنون روی پایگاههای دیجیتال، رویدادهای افغانستان و جهان را به زبانهای فارسی، پشتو و انگلیسی روایت میکند و در نظر دارد تا بهزودی پخش زندهی اینترنتی و ماهوارهای اش را نیز آغاز کند.