انتخابات پارلمانی هند که اخیراً بهپایان رسید؛ باری دگر به پیروزی «بیجیپی» یا همان حزب ملیگرای هندو و ادامهی اقتدار نرندرا مودی انجامید. اما این انتخابات بسیار حاشیهسازتر از هر انتخابات دگری بوده است؛ نخستین شگفتی این انتخابات شکست حزب مودی در ایالت «مطمئن» آن، ایالت هندونشین اوتراپرادیش بود. یکی از دلایل عمدهی شکست «بیجیپی» در این ایالت – براساس گزارش الجزیره – روانه کردن هند بهسوی «بیثباتی» بوده است. مودی بهصورت فزایندهای به ادبیات و رفتار «ضد مسلمان» در هند افزوده است و نهادهای دموکراتیک و آزادی بیان را نیز مدام محدودتر میکند؛ آیا بزرگترین دموکراسی جهان، در لبهی غلتیدن به آغوش استبداد ملیگرایی هندو قرار گرفته است؟
مودی که یکی از محبوبترین رهبران سیاسی در جهان دانسته میشود، بهصورتی آشکار آجندای ملیگرایی هندومحور را در هند پیش بُرده است و این آجندا در یکی دو سال اخیر به مراحلی خطرناک رسیده است. قانون جنجالبرانگیز «اصلاح شهروندی» هند که بهگونهی وسیع «ضد مسلمان» و در راستای بیرون راندن مسلمانان از آنچه دایرهی «هندیان اصیل» خوانده میشود انگاشته میشد؛ یگانه کنشی نیست که نشانگر همدلی و حتا پیشرو بودن شخص نخستوزیر هند در رفتارهای ضد مسلمان بیجیپی و هندوهای تندرو در بوده است.
مودی همین چندی پیش شخصاً در مراسم گشایش یک معبد هندو که ۱۲۰ میلیون دالر هزینه بُرده بود اشتراک کرد؛ عملی که به خودی خود برای رهبر یک دولت «سکولار» به شدت میتواند نکوهیدنی و عجیب به نظر برسد. اما آنچه به تندی و واکنشبرانگیزی این حادثه افزود این بود که این معبد دقیقاً بر روی خرابهی یک مسجد که از سوی هندوهای افراطی ویران شده اعمار شده بود و اشتراک مودی به صورت شخصی در این نشست «نمادی از برتریخواهی هندو» در هند دانسته شده و شدیداً با هویت تاریخی هند به عنوان یک ملت «متکثر» و اهل مدارا در منافات بوده است، به این نکته برمیگردیم.
مودی در انتخابات پارلمانی اخیر همان حجاب نازک مصلحت را نیز که در نظر گرفته و رعایت میکرد دریده و به صراحت مسلمانان را «نفوذی»هایی خواند که میخواهند سرمایههای هند را به تاراج بُرده و به هندوها هیچچیزی نگذارند؛ ادبیاتی که از سوی رهبر کنونی و رئیس دولت هند نشان میدهد که بیجیپی تا چه حد به تضاد «مرگبار» مذهبی در هند دامن زده است.
البته در یک دموکراسی «کارا» و عملکننده نهادهای دموکراتیک و یا احزاب مخالف سیاسی به سرعت برعلیه چنین آجندایی شوریده و سعی میکنند که از تشدید این رویهی بیثباتکننده در هند جلوگیری کنند؛ اما بخش بعدی مسئله همینجا پدید میآید. بیجیپی و در راس آن مودی بهمرور زمان دشمنی و عداوت خویش با نهادهای دموکراتیک را نیز در هند علنی کردهاند. بستهشدن «اندی تیوی» که یکی – و فقط یکی از رسانههای منتقد عملکرد مودی – در هندی بود، یک مشت از خروارها مورد سرکوب آزادی بیان در هند است که بهگونههای متفاوت صورت میپذیرند. تلاشی و ورود به دفتر بیبیسی و حتا خریدن شدن یکی از رسانههای منتقد مودی توسط یک سرمایهدار هندی که به مودی نزدیک را صرفاً میتوان نمونههایی از سرکوب آزادی بیان در هند دانست. عجیب نیست که بزرگترین دموکراسی جهان، براساس آخرین گزارش سالانهی نهاد گزارشگران بدون مرز، هند بهلحاظ آزادی بیان در میان ۱۸۰ کشور، در رتبهی ۱۶۱ ایستاده است.
از سویی دگری گزارشی از تایمز در مورد رفتارهای دولت مودی نشان میدهد که مودی و حزب او از فرایندهای قضایی به هدف خاموش کردن و سرکوب کردن مخالفان سیاسی خود بهره بردهاند؛ کنشی که بنابر تعریف چیزی نمیتواند باشد جز «استبداد» و میل به رفتار ظالمانه. جالبتر اینکه در همین گزارش تایمز آمده است که مخالفان مودی، تا زمانیکه مخالف حزب حاکم و سیاستهای مودی هستند متهم به انواع فساد و قانونشکنی هستند اما به محض اینکه حامی بیجیپی و مودی شوند دگر اتهامی برعلیه آنان وجود ندارد. این فرایند آنقدر تکرار شده و عام گشته است که آن را «شستوشو» میخوانند و همگان در سیاست هند از این فرایند آگاهی دارند.
مهمترین دلیل محبوبیت مودی در میان مردم هند اما پیشرفت اقتصادی دانسته میشود، پیشرفتی که مودی ادعا میکند میلیونها تن را از «فقر» درآورده است. اما تا اینجا دگر باید دانسته باشیم که ادعاهای کسی چون مودی و حزبی چون بیجیپی تا چه حد قابل اتکا و اعتماد هستند. یک اقتصاددان هندی در گفتوگو با الجزیره گفته است که دولت مودی «با تغییر دادن تعریف فقر» کاری کرده است که تعداد کمتری در هند «فقیر» دانسته شوند و در حقیقت تغییر چندانی در فقر حاضر و گستردهی موجود در هند پدید نیامده است.
آنچه مسلم است این است که هند ملتی با تاریخی عمیق و الگوی مدارا و کثرت در جهان بوده است؛ چه کثرتِ مذهبی، چه کثرت زبانی و حتا کثرت طبقاتی. و این ملت تاکنون موفق به حفظ اتحاد و همزیستی مسالمتآمیز اتباع خود شده است؛ همزیستیای که تاکنون کلید ثبات هند و تاخت رو به جلو پُرسرعت این ملت بوده است؛ با اینحال بیجیپی و مودی نه تنها سر دشمنی با سنت زندگی در هند و فرهنگ ریشهدار مدارا در این کشور را برگرفتهاند؛ بلکه در پی تبدیل کردن بزرگترین دموکراسی جهان به یک کشور توتالیتار و استبدادی هستند.
بهنظر میرسد که پیدا شدن دولتهای اقتدارگرای ضد دموکراسی نه تنها اروپا و امریکای شمالی را که معابد و مراکز نظامهای دموکراتیک جهانی خوانده میشدند، بلکه ملتهایی چون هند را که شدیداً ذوقزدهی نظم دموکراتیک بودند را بهصورتی جدی تهدید میکند.
تلویزیون دیار، رسانهی مستقر در ایالات متحده است که از سوی شماریاز «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایهگذاری شدهاست. اینرسانه هماکنون روی پایگاههای دیجیتال، رویدادهای افغانستان و جهان را به زبانهای فارسی، پشتو و انگلیسی روایت میکند و در نظر دارد تا بهزودی پخش زندهی اینترنتی و ماهوارهای اش را نیز آغاز کند.