در این دوسال و نیمی که طالبان بهصدر قدرت سیاسی در افغانستان بازگشتهاند، سازمانها و نهادهای جهانی – بهطور اخص سازمان ملل متحد – تلاشهای پیگیری برای ایجاد همبستگی و انسجام جهانی در راستای مواجهه و برخورد با طالبان داشتهاند، اما چنانکه پیداست این تلاشها تاکنون توفیقی نیافتهاست. برخورد و منافات منافع قدرتهای مهم منطقهای و جهانی وجود گونهای نگاه همدست و همنوا بهطالبان را ناممکن کردهاست. بهنظر میرسد که قدرتهای مهم منطقه – پاکستان، ایران، چین و روسیه – و قدرتهای جهانیای چون ایالات متحده، برقراری ارتباط مستقیم با طالبان را «مفیدتر» از ایجاد اجماع جهانی یافتهاند. دگر اکنون هیچ کشوری منتظر «اجازه»ی سازمان ملل برای صحبت مستقیم با مقامات طالبان نماندهاست.
قسمت عمدهای از این ناکامی جاری، کاهش چشمگیر اعتبار سازمان ملل متحد بهعنوان گشایندهی گرههای کور سیاست جهانی و یک نهاد بیطرف است. این سازمان اگرچه بهصورتی پیوسته از سوی رژیمهایی چون چین و روسیه بهجانبداری از ایالات متحده و قدرتهای غربی متهم بود؛ اینک نزد جناح راست سیاست امریکا و اروپا نیز ارج و قربی ندارند و کسانی چون دانلد ترمپ، رئيسجمهوری پیشین ایالات متحده از بیعلاقگی ایالات متحده بهماندن در جایگاه «پولیس جهانی» و یا حتا ابرقدرت راهبر سخن گفتهاند. این استدلال قابل طرح است که سازمان ملل بههیچرو موفق بهکسب ایدهآلهای بلندپروازانهی بعد از جنگ جهانی دوم که این سازمان برمبنای آن ایدهآل بنیان نهاده شد، نشدهاست. و بیتردید اوجگیری ناسیونالیسم یا ملیگرایی و افزایش بیگانهستیزی در سطح جهانی، از موثریت نهادهایی چون سازمان ملل میکاهد.
اما درکنار این ضعف سازمان ملل، سیاستهای گسترشطلبانهی قدرتهای جهانی نیز در تعامل با طالبان بیتاثیر نبودهاست. افغانستان از مدتهای مدیدی پیشتر، میدان زورآزمایی نیروهای بزرگ جهانی بودهاست. نیروهاییکه اغلب برای کسب منفعت و رسیدن بهاهداف استراتژیک زمین افغانستان را قربانی جنگ گرم کرده و سوختهاند. اما تفاوت این جنگ نیابتی جدید در مورد رژیم طالبان تاکنون این بودهاست که نیروهای جهانی مهم، چه روسیه و چین یا ایالات متحده یا اعراب و هندوستانیها، همگان سعی دارند که بیشترین نفع را از حضور طالبان در قدرت افغانستان بهدست آورند. البته این سردی جنگ و جنبهی غلیظ دیپلماتیک آنرا میتوان ناشی از «بلاتکلیفی» رژیم دیفاکتوی طالبان نیز دانست، رژیمیکه تاکنون رسمیتی ندارد و همهی قدرتهای جهانی فکر میکنند که هنوز فرصت کشاندن این رژیم را بهپایگاه و سنگر خود دارند.
نهایتاً آنچه روشن است این است که احتمال بهتوافق رسیدن قدرتهای کلیدی جهانی در معادلهی افغانستان بسیار کم است. هرکشوری بهدنبال راهاندازی برنامههایی خاص در افغانستان، از افغانستان و یا به افغانستانِ تحتادارهی طالبان است و این منافع چنانچه دیده میشود سر سازگاری و همسازی نیز ندارند.
تلویزیون دیار، رسانهی مستقر در ایالات متحده است که از سوی شماریاز «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایهگذاری شدهاست. اینرسانه هماکنون روی پایگاههای دیجیتال، رویدادهای افغانستان و جهان را به زبانهای فارسی، پشتو و انگلیسی روایت میکند و در نظر دارد تا بهزودی پخش زندهی اینترنتی و ماهوارهای اش را نیز آغاز کند.