سازمان ملل متحد بیستوچهارم جنوری را بههدفِ تاکید بر اهمیت آموزش در جوامع بشری و تجلیل از تکامل و توسعهي آن، روزی جهانی آموزش اعلام کردهاست. روز جهانی آموزش درحالی فرا میرسد که نظام آموزشی افغانستان نهتنها از زمان بازگشت طالبان از کارکرد و موثریت افتادهاست، بلکه فاجعهی ممنوعیت دختران از آموزش و تحصیل در این کشور تبدیل به نقطهی تاریکی از تاریخ شدهاست. اوستا، یکی از این دخترانِ بازمانده از حقِ آموزش در گفتوگو با پابلیک تریبون میگوید «از این کشور نفرت دارم، اینجا هرگز برای من وطن نبودهاست، اگر در این مصیبتخانه زن باشید و پولدار هم نباشید، کسی آدم حسابتان نمیکند. همه از من توقع دارند که درس و آینده را فراموش کنم و آرزو داشته باشم خواستگار پولداری بیاید که من نوکر سر بهراه او شوم. زن بودن در افغانستان یک شکنجهی همیشگی و مرگ تدریجیست، گفتم که از این کشور نفرت دارم.»
اوستا یکی از بیشمار زنانیست که زن زادهشدن در افغانستان اینک او را از اصلیترین حقوقی که یک انسان بایست داشته باشد محروم کردهاست. احتمالاً تلختر از این واقعیت که در بیستویکمین قرنِ پس از زادهشدن مسیح در این خاک زنان حق درس خواندن ندارند، این باشد که کمتر کسی در این جامعه – چه مرد و چه زن – با این واقعیتِ موحش تاریخ روبهرو میشود و در مورد آن سخنی میگوید یا کاری میکند. سکوتی کنونی این مردمِ تیرهبخت و سیهروز بیشک که در آیندههای دوری که شاید این کشور رویی از مدنیت و انسانیت بنگرد، بیشک قضاوت خواهد شد.
البته نباید از خاطر بُرد که یگانه مصیبت عظیمی که بر سر مردم این خاک سایه افکندهاست، فاجعهی آموزش و فروریزی این نظام نیست. همین امروز سازمان ملل گزارش داد که اکثریت مطلقِ دانشآموزان در افغانستان با شکمِ گرسنه به درس و تعلیم میروند و مگر سایهای میتواند سنگینتر از سایهی گرسنگی باشد. دوباره بایست نشست و به واژگان و حرفهای این اوستا اندیشید، شاید بیشتر از دو و یا چندبار. اینجا کشوریست که فرزندان و دختران خویش را از «وطن» و زادگاه متنفر میکند.
تلویزیون دیار، رسانهی مستقر در ایالات متحده است که از سوی شماریاز «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایهگذاری شدهاست. اینرسانه هماکنون روی پایگاههای دیجیتال، رویدادهای افغانستان و جهان را به زبانهای فارسی، پشتو و انگلیسی روایت میکند و در نظر دارد تا بهزودی پخش زندهی اینترنتی و ماهوارهای اش را نیز آغاز کند.