اخیراً رسانههای داخلی افغانستان سخنان جالبِ توجهی را از وزیر معارف رژیم طالبان در افغانستان نقل کردهاند، سخنانیکه نشانگر باورها و طرزنگاه کلی طالبان به جامعهی مصیبتزدهی افغانستان است. حبیبالله آغا، روز یکشنبه در یک نشست خبری گفتهاست که «حکومت در افغانستان حق علمای دینیست و این حق تاکنون از آنها گرفته شدهبود» و این اظهار نظر چه چیزی را میتواند نشان دهد الا اینکه «ملازدگی» کابینهی طالبان، یک تصادف نیست. این گروه دقیقاً میخواهد که «ملاها» را «حاکمان دائمی» این کشور ساخته و افغانستان را بهبهشتی برای ایدئولوژی اسلام سیاسی تبدیل کنند و حقیقت ماجرا این است که تاکنون هم موفقانه این کار را کردهاند. بزرگترین مشکل این باور این است که یک انسان تعلیمیافتهی و باسواد و آشنا با دانشهای بشری، چرا باید یک ملای ناآشنا با جهان و سیاست و اقتصاد و علم را بهعنوان «حاکم» بپذیرد؟ چه چیزی «حقِ حاکمیت» این جامعه را به ملاها سپردهاست؟
افغانستان در طول تاریخ معاصر خویش هماره قربانیِ جهشهای شتابناک بهسوی مدرنیته و در نقطهی مقابل واکنشهای ارتجاعی به این جهشها بودهاست، واکنشهای رادیکالی که هربار قویتر از دفعهی پیش ظاهر شدهاند. زمانیکه امانالله شاه سعی کرد که اصلاحات گستردهای مدرنیستی را در افغانستان بهوجود بیاورد، بهدلیل افراط و ناتوانی حکومت مرکزی خویش مجبور شد به واکنش رادیکال نیروهای سنتی و ملاها تن در داده و از حکومت کناره گیرد. کنارهگیریای که معادل بود با روی کار آمدن یکی دگر از نمادهای استفادهی ابزاری از دین در تاریخ معاصر افغانستان، حبیبالله کلکانی. با گذشت چند دهه و ثبات نسبیای که خاندانِ مصاحبین – نادر شاه، برادران او و پسرانش – در افغانستان بهوجود آوردند، امکان رشد و پویایی اجتماعی درحالِ فراهم آمدن بود که یک جهشِ دراماتیک دگر از سوی سردار محمد داوود باعث شد تا باری دگر واکنش ارتجاع در این کشور برانگیخته شود. این جهش با حاکمیتِ کودتایی حزب دموکراتیک قویتر شد و باعث رسمیت یافتنِ ایدهی «جهاد» در افغانستان گشت. پس از فاجعهی حاکمیت مجاهدین و ایجاد طالبان و یازده سپتامبر، یکبار دگر امریکا و متحدانش در ناتو سعی کردند بههرنرخی افغانستان را تبدیل به «سویس آسیا» کنند و شبیه خود سازند که باری دگر باعث بهقدرت رسیدن نیروهای ارتجاعی و رادیکالی بود که واکنش تند مذهبی به لیبرالیزه شدن افغانستان داشتند.
مخلص این گذر کوتاه تاریخی چنین میشود که دلیل اصلی بهقدرت رسیدن ملاها در افغانستان، کفایت و درایت خود آنها نیست، این کوتهنگری و بلاهت رهبران جریانهای مترقی این کشور و شناخت ناقص آنان از مردم افغانستان بودهاست که باعث شدهاست این طبقه بهحکومت برسد. طبقهای که چیزی از توسعه و فقر و اقتصاد نمیداند و تنها دغدغهی آن این بودهاست که کجای زنان معلوم میشود و کجای آنان نباید معلوم شود، کسانیکه در بالاترین سطح نیز تحصیلاتی ندارند و قحطالرجال حاکم بر این خاک کار را بهجایی رساندهاست که اینک ادعا میکنند که حاکمیت «مُلک پدری» و ارث بابای آنهاست و این «حق» نباید هرگز از آنها گرفته شود.
تلویزیون دیار، رسانهی مستقر در ایالات متحده است که از سوی شماریاز «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایهگذاری شدهاست. اینرسانه هماکنون روی پایگاههای دیجیتال، رویدادهای افغانستان و جهان را به زبانهای فارسی، پشتو و انگلیسی روایت میکند و در نظر دارد تا بهزودی پخش زندهی اینترنتی و ماهوارهای اش را نیز آغاز کند.