براساس آماری که دفتر هماهنگکنندهی کمکهای سازمان ملل متحد منتشر کردهاست بیشتر از بیستویک هزار خانه در زمینلرزههای پسین در هرات تبدیل به آوار شدهاند؛ آمار تکاندهندهی که خبر از بیسرپناهی دستکم چند ده هزار تن میدهد. این درحالیست که این زمینلرزهها با تلفات جانی چند هزاری و تعداد زخمیان چند هزاری و وحشت جمعی و گستردهی تودهها از ترس تکرار زمینلرزه از خانههایشان به چهار راههای شهر و میان خیمهها پناه برده بودند؛ کمکم به حاشیه رانده شدهاست و حتا سازمانهای بینالمللی خود از نابسندگی کمکهای جهان به این زلزلهزدگان خبر میدهند. و ما میتوانیم بهدرستی بپرسیم که چه اتفاقی برای آن واکنشهای سوزناک و گدازنده در مورد آسیبدیدگان این زمینلرزهها از سوی مردم داخل کشور و جهان افتادهاست؟ آن جوزدگیهایی که صفحات مجازی را پُرکرده بود از همدردیها با مردم هرات کجا شدند؟ آیا در فاصلهی «چند روز»ی که از این حادثه گذشتهاست، «فاجعه» بودگی آن بهکل تمام شدهاست؟
نباید با فاجعهها برخوردی سانتیمانتال و عاطفی داشت، زیرا عاطفهها و شورها را میتوان از مجاری گونهگونی تخلیه کرد و یا سرکوب کرد و بهفراموشی سپرد. اما تعقل را هرگز نمیتوان تخلیه کرد یا فراموش کرد زیرا برخلاف عاطفهها، عقل موضعی دمدمی و زایلشدنی ندارد. برعکس عاطفه و شور، عقل در پی حماسهتراشی و تراژدیبافی از فاجعه نیست، نمیخواهد شما برای زلزلهزدگان بگرید و آهوفغان راه بیندازید، بلکه میخواهد ریشهی مسئله و تضاد را دریابد و آن را بهگونهی بنیادین رفع کند، البته این رفع بنیادین بههیچرو بهمعنای الزام خشونتباری شیوههای معقول عقلانی نیست. زیرا خشونت خودش را در چرخهی از انتقام و خونخواهی بازتولید خواهد کرد، منظور رفع تضاد در محل وقوع تضاد است. بهقول هگل، حمله به دشمن در جایی که حضور ندرد، بیمعناست. فاجعه در عرصهی شور و عاطفه حضور ندارد، در فیسبوک و اینستاگرام حضور ندارد، بلکه در ساحت زندگی واقعی اجتماعی حضور و موجودیت دارد و باید در همان عرصه و ساحت برعلیه آن عمل کرد.
فاجعههای این جامعه هماره دراماتیزه شدهاند و برایشان اشک تمساح ریخته شدهاست، احساس مسئولیت در میان مردم این جامعه، نه عقلانی و متکی بر جستوجوی راه رهایی، بلکه عاطفی و گونهی احساس نیاز برای همدردی فهمیده شدهاست و در چنین جامعهای، بیشک که گذاشتن یک پست فیسبوکی یا استوری اینستاگرامی، وجدان را اقناع کرده و در او توهم رفع مسئولیت را پدید میآورد.
تلویزیون دیار، رسانهی مستقر در ایالات متحده است که از سوی شماریاز «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایهگذاری شدهاست. اینرسانه هماکنون روی پایگاههای دیجیتال، رویدادهای افغانستان و جهان را به زبانهای فارسی، پشتو و انگلیسی روایت میکند و در نظر دارد تا بهزودی پخش زندهی اینترنتی و ماهوارهای اش را نیز آغاز کند.