بیش از یکهزار و 300 فعال، روزنامهنگار، بازیگر سینما و شهروند ایران و افغانستان، در نامهی سرگشادهای از دولت ایران خواستند برخوردهای «غیرانسانی» با مهاجران افغانستان در این کشور را بیدرنگ پایان دهد.
آنها همچنین از مردم ایران خواستند به این برخوردها واکنش نشان دهند تا سکوتشان به «همدستی و مطالبهی عمومی» تعبیر نشود.
در این نامه آمده که «موج افغانستانیستیزی» در ایران که در ماههای گذشته با سرعتی بیش از پیش رو به گسترش بود، در این روزها از سوی حکومت جمهوری اسلامی به بالاترین حد خود رسیده است.
امضا کنندگان گفتند که اخراج این مهاجران پیشتر با توجیهات «غیرقابل اثباتی» چون «تغییر ترکیب جمعیتی»، «بالا بردن نرخ بیکاری و افزایش مشکلات اقتصادی» و «افزایش جرم و بزهکاری» صورت میگرفت، اما اکنون اتهامها به «عناصر اصلی جاسوسی و شبکهی نفوذ» بودن تغییر یافته است.
معترضان گفتند که این اتهام در واقع گرفتن «انتقام» حملهی اسرائیل از «بیصداترین و تحتظلمترین» افراد است؛ اتهامی که به باور آنها نه به چند فرد مشخص، بلکه به جمعیت میلیونی نسبت داده میشود.
در نامه آمده: «ظلمی که این روزها بر [مردم افغانستان] و اقلیتهای بیصدای دیگر روا داشته میشود، بیش از هر چیز نابودگر ارزشهای مورد اتکای ما، یعنی انساندوستی، عدالتخواهی و آزادی است. بیایید نسبت به عادیسازی این ظلم بیتفاوت نباشیم و رنج زندگی را بر انسانیهایی که ایران را وطن خود میدانند، افزون نکنیم.»
آنها گفتند که به خوبی واقفاند که «اخراج مهاجران غیرقانونی» عبارتی است برای برخورد «غیرانسانی» با تمام مهاجران، چه قانونی و چه غیر قانونی است.
برخی منابع گفتهاند که سیاست مهاجرتی که اکنون دولت ایران در پیش گرفته است، وضعیت را حتی برای مهاجران افغانستان که مدارک اقامتی معتبر دارند، نیز بدتر کرده است.
از سویی هم، در روزهای پسین نوارهای تصویریای از برخورد برخی شهروندان ایرانی با مهاجران افغانستان منتشر شدهاند که واکنشهای گستردهای در پی داشته است. شماری با بازنشر این نوارها گفتهاند که نهتنها مهاجران افغانستان، بلکه شهروندان ایرانی نیز قربانی شدهاند، آنها به دلایلی، ویژگیهای بشردوستانهی خود را «از دست دادهاند» و حس همدلی در میانشان کاهش یافته است.
برخی از ایرانیان اما نسبت به برخورد هموطنانشان با مهاجران افغانستان ابراز خشم و نگرانی کردهاند.