چند روزی از رسوایی رابطهی جنسی رئیس شرکت برشنایِ رژیم طالبان نگذشتهاست که رسانههای اجتماعی شاهد نشر نواری جدید از دگر «ماجراهای» رابطههای جنسی اعضای این گروه است. نوارهای برهنهای که از «قاری قدیر» فرمانده طالبان در معدن لاجورد استان بدخشان بهنشر رسیدهاست، باعث ایجاد غوغایی گسترده شده و سروصدایِ زیادی در شبکههای اجتماعی برپا کردهاست. مهمترین نتیجهی این رسواییها، دریدگی پردهی «تقوا» و «عصمتی» است که رژیم طالبان از نخستین روزهای پیدایش خویش مدعی آن بودهاست، گروهی که خود را «جانشینِ برحق» و «صالح» مجاهدانِ دهههای شصت و هفتاد میدانست و حتا دلیل پیدایش خود را فسادهای گسترده در رژیمِ آن مجاهدان و یا همان «دولت اسلامی افغانستان» عنوان میکرد. در بیستسالِ گذشته، بهدلیل نبرد گرم و مداومی که این تحریک سیاسی با جمهوری اسلامی افغانستان و همپیمانان بینالمللی آن داشت، مردم افغانستان کمتر میتوانستند به حاشیهها و شکافهایی که نشانگر نقصانهای این گروه بود، نگاهی بیندازند. ولی از گاهِ برگشت این گروه بر قدرت، یعنی از دوسال گذشته بدینسود، ما بهگونهی مکرر گواهِ «لغزشهای» اعضای این گروه از اصول و قواعدی بودهایم که رژیم طالبان، بهخاطر چنین مسائلی، افراد خارج از رژیم و عامهی مردم را زندانی میکنند، شکنجههای هولناک میدهند و حتا میکشند. البته بعید است چنین برخوردی را با «خودیها» و اعضای درونی جنبش خویش هم پیش گیرند.
البته این رسواییها فقط برای آنکس بسیار شگفتیانگیز است که مسحور و مفتونِ روایتِ ایدئولوژیک طالبان شده باشد، آنانیکه باور کردهاند که راه رستگاری و رهایی از همان طرفیست که طالبان میگویند. آنانیکه پذیرفتهاند که طالبان بر مردم افغانستان، «از جانبِ خدا» حکومت میکنند و نمایندگی خدا بر روی زمین را دوشهای توانگر نیروهای این رژیم بهعهده گرفتهاست. ولی برای آنیکه چشم بر کمبودهای بسیار و بنیادین این گروه و روایت ایدئولوژیک آن از دین نمیپوشد، این بسیار طبیعی است که چنین چیزهایی از میان رستههای این گروه به بیرون درز کند، از آنجا که چشم بینا زحمت فراوانی نمیخواهد تا نیمنگاهی – حتا گذرا- به کارنامهی این گروه افگنده و تاریخ آن را محک و ملاک قضاوت آن قرار دهد، نه ادعاهای روزمرهی این رژیم در مورد آباد کردنِ افغانستان و گسترش فرهنگ ناب جهادی به همهجای جهان را. ما اگر از رژیمی که به تکرار مرتکب جنایتهای بیپیشینه و حیرتآور شده و در کمال سرفرازی و تفاخر مسئولیت آن را بهدوش گرفتهاست، توقع داشته باشیم که دگر سویههای اخلاق را بهگونهی تاموتمام رعایت کرده و از حدود اخلاق پا فراتر نگذارد؛ آنگاه خطا و نقص در توقعیست که ما از این رژیم داریم. وگرنه رژیمی با چنین ظرفیتی هرگز میوهی شیرین و خوشی بار نیاورده که «اخلاقی» و «متقی» بودن، دومِ آن باشد.
میتوان با خیال و خاطری آسوده و مطمئن، چشم به راهِ رسواییهای بیشتری از این دست بود، رسواییهایی بدتر از این. این رسوایی جنسی فقط کارستان یک زالوی دگر از رژیمیست که دژخیمانِ ضحاکصفتی نیز دارد، که از خونِ انسانها میآشامند و این مار بهدوشان هنوز نقشههای ناتمام بسیاری در ذهنشان باقی است. هراس را باید از گرسنگی میلیونها انسان، از بیسوادی و زوالِ همهروزه و بیبازگشت سرنوشت جمعی اینهمه آدم، اینهمه جوان و از امتداد یافتنِ این درهمشکنیهای بیپایان داشت، نه از رسواییهایی که این مورد، نه اولین آن است و نه آخرین آن.
تلویزیون دیار، رسانهی مستقر در ایالات متحده است که از سوی شماریاز «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایهگذاری شدهاست. اینرسانه هماکنون روی پایگاههای دیجیتال، رویدادهای افغانستان و جهان را به زبانهای فارسی، پشتو و انگلیسی روایت میکند و در نظر دارد تا بهزودی پخش زندهی اینترنتی و ماهوارهای اش را نیز آغاز کند.