English
  • درباره‌ی ما
  • سیاست حفظ حریم خصوصی
  • تماس با ما
چهارشنبه 11 سرطان 1404
تلویزیون دیار
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
تلویزیون دیار
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

بلا چاو؛ ماجرای یک ترانه

ایلیاد احمد

22 میزان 1403
مدت زمان مطالعه: 1 دقیقه
0 0
بلا چاو؛ ماجرای یک ترانه
اشتراک‌گذاری با رمز کیوآراشتراک‌گذاری در فیس‌بوکاشتراک‌گذاری در توییتر

بلا چاو که در چند سال گذشته و هم‌زمان با اکرانِ سریالِ پُرطراف‌دارِ «سرقت پول» و یا Money Heist به اشتهاری جهان‌گیر رسید، یکی از زیباترین ترانه‌های جا افتاده در فرهنگ عامیانه‌ی ایتالیا و کل قاره‌ی اروپا است. بلا چاو در زبان ایتالیایی به‌معنای «خداحافظ زیبا!» است. شهرت این ترانه آن‌چنان گسترده‌ی آفاق است که نسخه‌های متفاوتی از ترجمه‌های این ترانه به دگر زبان‌ها نیز وجود دارد. در فارسی شکیب مصدق نسخه‌ای فارسی از این ترانه را نوشته و خوانده است. در این کوتاهه نگاهی به‌ماجرا و معنای این ترانه‌ی شیرین می‌اندازیم،‌ به زندگی چریک‌های آزادی‌خواهی که چه بسا این ترانه «واپسین دل‌خوشی» آنان در زندگی بوده است.

بلا چاو یا «خداحافظ زیبا!» به‌صورت و ترانه‌ی اصلی که اینک و با سریال معروف «سرقت پول» شهرت یافته است؛ در جریان جنگ جهانی دوم و در فرهنگ عامیانه‌ی ایتالیا برای چریک‌های چپ‌گرا و آزادی‌خواه خوانده می‌شد. کسانی‌که به پیشواز مرگ روانه بودند و سرنوشت آنان هم‌پنجگی با گرگ‌های آلمان نازی، اس‌اس و حتا خود حاکمیت فاشیستی ایتالیا بود.

جری سیلورمن، در کتاب خود «آهنگ‌هایی در جهان که تاریخ‌ساز شدند» نوشته است که اصل این ترانه، از سوی بردگانی که در زمین‌های برنج کار می‌کردند در جریان جمع‌ کردن محصول و یا کار در مزرعه خوانده می‌شده است و براساس گفته‌ی او نخستین سطر این ترانه همان سطرِ «در سپیده، همان‌گاه که بیدار شدم» بوده است.

جالب این‌که براساس مطلبی‌که از سوی انجمن میراث امریکایی – ایتالیایی به‌نشر رسیده، اکثریت برداشت و کار در زمین‌های برنج که باعث زایش این ترانه‌ی بی‌همتا شد، از سوی زنان صورت می‌گرفته است؛ و حتا در متن ترانه‌ی نوینِ کنونی و پس از جنگ دوم نیز لطافت‌های نگاه یک زن به هستی در ترانه پیداست.

غایتِ ماجرا این‌چنین که بلا چاو، چه زاده‌ی زبان‌های رنجور و پُرحکایتِ‌ زنانِ برده در مزارع باشد و چه زاده‌ی زبان‌های تلخ و آوار غریب و غمناک چریک‌هایی که برای آزادی جان سپردند، در هردو صورت برای آنان‌که خود را از «فرودستان»‌ می‌دانند و آزادی را هم‌چون ایزدی می‌پرستند، ترانه‌ای بی‌مثال و مانند است.

سپیده‌ای بیدار شدم
و
اشغال‌گر را دیدم

خداحافظ زیبا! خداحافظ زیبا! خداحافظ زیبا!

آه چریک مرا خود ببر
که آوای رسیدن مرگ را حس می‌کنم

و خداحافظ زیبا! خداحافظ زیبا! خداحافظ زیبا!

گویی کسی چشم بر هستی‌ای گشوده است که تاریکی‌ای پهین و گسترده همه‌سوی آن را به‌بر کشیده و آنچه او را مانده است، سرودی‌ست که در آن از هراس تلخ سایه‌ی سیاه مرگ بر سر خویش، و رفتن با چریک سخن می‌گوید؛ و چه می‌تواند کند جز آن‌که با «زیبای خویشتن» خدانگهدری بگوید.

و اگر چریک مُردم…
در بلندی کوهی

امانت به‌خدا
خداحافظ زیبا! خداحافظ زیبا! خداحافظ زیبا!

و اگر چریک مُردم
در بلندای کوهی

تو مرا به‌خاک سپار
مرا در بلندای کوهی به‌خاک سپار

زیر سایه‌ی گُلی زیبا

در این سطور است که تمنای تلخ و محال جاودانگی، که آدمی‌زادگان را در دقایق نزدیک به مرگ فرامی‌گیرد هویدا می‌شود. تلخی تعینِ رفتن. واماندن آنانی‌که در چشمانِ آدمی درخشندگانی خوش‌رو و برند. و این آرزو که آدمی را عزیزی و دست امن و گرمی، روانه‌ی وادی نبودن‌ها کند.

زیر گُلی مرا به‌خاک سپار
تا مگر ره‌گذری درگذرد

و مرا گوید:
چه گُل خوش‌نمایی!

آدمی‌ می‌خواهد بماند، اگر نه در کالبد خویش و با آگاهی خویشتن، می‌خواهد در روان دگری بماند، در قصه‌ها نقل شود و هستی فراموش‌کار «بودن» او را تا آن‌قدری که می‌شود «تمدید» کند تا آن‌که حتا اگر «مانی» باشد و پیامبر، روزِ رهیدنِ او از یادها نیز فرا رسد.

گویند این گُلِ چریک است
و خداحافظ زیبا! خداحافظ زیبا! خداحافظ زیبا!

چریکی که برای آزادی مُرد…

و تسکینِ تسکین‌ها، بزرگ‌ترین و ستیزه‌گرترین بهانه‌ی برابری با مرگی که دست‌های شکننده‌تر از ابتذال داشته و دارد، خُرد کردنش و به‌کاهی نستاندنش این بهانه‌ی شیرین و شریف است، که چریک می‌داند، مرگ او،‌ مرگی‌ست برای آزادی. برای آزادی.

خبرهای مرتبط

تلویزیون دیار از سال‌روز تولد و جاودانگی احمدظاهر بزرگ‌داشت می‌کند
افغانستان

تلویزیون دیار از سال‌روز تولد و جاودانگی احمدظاهر بزرگ‌داشت می‌کند

27 جوزا 1404 - بروز شده در 28 جوزا 1404
افتتاحیه‌‌ی پرشور «روزشمار نهایی» تام کروز در  جشنواره‌ی کن
جهان

افتتاحیه‌‌ی پرشور «روزشمار نهایی» تام کروز در  جشنواره‌ی کن

25 ثور 1404
نوروز در کلرمون‌فران فرانسه؛ روایتی از سه روز هم‌افزایی فرهنگ‌ها
افغانستان

نوروز در کلرمون‌فران فرانسه؛ روایتی از سه روز هم‌افزایی فرهنگ‌ها

7 حمل 1404 - بروز شده در 11 حمل 1404
سال‌گرد مرگ گاندی؛‌ گاندی برای ما چه پیامی دارد؟
فرهنگ

سال‌گرد مرگ گاندی؛‌ گاندی برای ما چه پیامی دارد؟

11 دلو 1403

تلویزیون دیار، رسانه‌ای مستقل است که از سوی شماری از «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایه‌گذاری شده‌است. این رسانه، با تمرکز بر بسترهای دیجیتال، رویدادهای افغانستان و جهان را به زبان‌های فارسی، پشتو و انگلیسی روایت می‌کند. پخش زنده‌ی اینترنتی تلویزیون دیار هم‌اکنون در سراسر جهان در دسترس است.


© 2025 تلویزیون دیار. تمامی حقوق محفوظ است.

خوش آمدید!

به حساب خود در زیر وارد شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم

افزودن لیست پخش جدید

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست

© 202۵ تلویزیون دیار. تمامی حقوق محفوظ است.