سیلابهای مرگبار و ویرانگر در ولایتهای شمالی افغانستان تاکنون جان صدها تن را گرفته و هزاران تن را آواره و بیخانمان کرده است؛ قربانیان این سیلابها در بغلان آنقدر زیاد هستند که مردم گاهی مجبور به دفن دستهجمعی قربانیان شدهاند. براساس گزارش رسانهی دولتی طالبان باختر، طالبان از امکان وقوع این سیلابها اطلاع داشت و با این وجود هیچ تدبیر جدیای در مورد مدیریت این واقعهی وحشتناک صورت نگرفت. چنین فاجعهای «قابل پیشبینی» و مدیریتی نشانگر چه چیزی میتواند باشد جز تعصب، ناکارآیی و سهلانگاری؟
البته طالبان پیشتر از این نیز با چنین رویدادهایی تحت عنوان «ارادهی خداوند» و بلاهای طبیعی برخورد کرده و پاسخ نهاییاش این بوده است که «چه میتوان کرد؟ این خواست خداوند بوده است.» و از یک رژیم متوسل و متکی بر «توکل» چگونه میتوان انتظار بها دادن به جانها و خانههای هزاران تن را و رنج اینهمه انسان را برای گریختن از این مصیبت داشت؟
بحرانها و فجایع بزرگی چون بیکاری، فقر روزافزون و بیثباتی درحال گسترش مشکلاتی هستند که مردم افغانستان دگری امیدی بر اینکه طالبان این بحرانها را حل خواهد کرد ندارند؛ آنان نشان دادهاند که اهل مدیریت و حل این بحرانها نیستند و حتا به شدت و حدت آنان هم افزودهاند. ولی وقوع چنین فاجعهی قابل پیشگیری و یا دستکم حداقلی کردن آسیبها را چطور میتوان توجیه کرد؟
سهلانگاری و بیتفاوتی در برابر جان هزاران انسان و رنجی که بر اثر این سیلابها بر دهها هزار تن دگر میرود از سوی رژیمی که حتا اگر بسیار کوشا هم میبود کفایت و سواد کافی برای برخورد با چنین رویدادهایی را ندارد نشانگر «تنهایی» مردمی است که حاکمان آنان مرگ قابل مدیریت و جلوگیری صدها تن را به پشیزی نمیخرند اما به محض اینکه موی زنی دیده شود همگان از جای جسته و سنگ در دست میگیرند.
تلویزیون دیار، رسانهی مستقر در ایالات متحده است که از سوی شماریاز «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایهگذاری شدهاست. اینرسانه هماکنون روی پایگاههای دیجیتال، رویدادهای افغانستان و جهان را به زبانهای فارسی، پشتو و انگلیسی روایت میکند و در نظر دارد تا بهزودی پخش زندهی اینترنتی و ماهوارهای اش را نیز آغاز کند.