ادعای تامین و برقراری امنیت را میتوان درشتترین ادعای طالبان دانست. این ادعا از پیام عیدی ملا هبتالله تا نشستهای خبری معمولی ذبیحالله مجاهد، در هرفرصتی توسط این گروه به عنوان یک «دستآورد» مهم مطرح میشود. با این وجود رسانههای افغانستان گزارش دادهاند که رژیم طالبان بهدلیل «مشکلات امنیتی» تصمیم گرفته است که معاش کارمندان خود را بهجای بانکها در خود ادارات دولتی توزیع کنند. ظاهراً این تصمیم پس از حملهی مرگبار داعش به اعضای طالبان در صف یک بانک در قندهار گرفته شده است؛ پرسشی که به صورت طبیعی به میان میآید این است که امنیت افغانستان به یکسو، آیا طالبان امنیت خود را تامین میتوانند؟
حملات تروریستی مرگبار در افغانستان و ناامنیهای داخلی در سطوح متفاوتی همچنان پا برجاست و نه تنها جبهات نظامیای چون «جبههی مقاومت ملی» یا «جبههی آزادی» بلکه گروههای افراطیتری چون داعش نیز منظماً به اهداف متفاوتی در نقاط متفاوت کشور حمله میکنند. نه تنها ناآرامیها و تضادهای درونی امنیت شهروندان افغانستان را تهدید میکند بلکه خطرات بیرونی نیز متوجه مردم و خاک افغانستان است.
حدود یک ماه از حملهی جنگندههای پاکستانی به خاک افغانستان و قتل کودکان و زنان افغانستان میگذرد؛ طالبان حضور و پرواز پهپادهای هوایی را بر فراز ولایتهای متفاوت افغانستان تایید میکنند و تاکنون روشن نیست که این پهپادها مربوط به کدام کشور است.
آیا در چنین شرایطی میتوان از امنیت سخن گفت؟ آنچه طالبان میخواهند آن را بهنام امنیت «مصادره» کنند کاهش میزان جرایم جنایی در کلانشهرهای افغانستان است که دلایل عمدهی آن نیز وحشت و ترس بیش از حد خلافکاران جنایی از طالبان و پیوستن شماری از این خلافکاران به صفوف طالبان دانست.