گزارشی در روزنامهی گاردین خبر از تلاش مجموعهی عظیمی از دانشمندان برای برداشتنِ قوانین وضعشده از سوی اتحادیهی اروپا بر مهندسی و دستکاری ژنیتیک میدهد. خبریکه ما را باری دگر و بهدرستی در مورد پیامدهای این دانش نوزاد ولی بسیار خطرناک نگران میکند. دانشیکه میتواند به بازگشت عصر نژاد والا و نژاد پست بهصورت وحشتناکی گردد، این دانش میتواند منتج به تولد نسلی از انسانهای «زیبایِ کاملِ قدرتمندِ باهوش» گردد که سروری و برتری آنان و یا ادعای چنین چیزی – حتا اگر آناً اتفاق نیتفاد – انکارناپذیر و قطعیست. انسانها سابقهی خوبی در مدیریت دستآورهای علم و دانش خویش و پرهیختن از آفرینش فاجعه توسط این دستآوردها نداشتهاند و از آنجا که مهندسی ژنیتیک باتوجه به ساختار اقتصادی – سیاسی جهان بیشتر از هرکسی در دسترس میلیاردرها و ثروتمندان خواهد بود، چندان نمیتوان به عواقب رشد این دانشخوشبین بود.
اولین نکتهی طنزآلود این است که ما در این مورد نیز دقیقاً با همان سلسلهای از استدلالهای کلیشهای و تکراری در توجیه و نگرانیزدایی روبهرو هستیم که در مورد بمب اتمی، انرژی هستهای، باروت و تمامی دستآوردهای فاجعهبار دگر روبهرو بودیم. اینکه «هرچیزی استفادهی خوب و بد دارد، و ما میتوانیم مهندسی ژنیتیک را استفادهی خوب و بهنفعبشر کنیم» و خود همین کسانیکه این حرفها را میزنند میدانند که امروز و باتوجه به شرایط کنونی بشر، سخن گفتن از منافع بشر در تقابل با منافع دولتها و شرکتهای چندملیتی و غولهای تجارت خندهدار است. خودِ این شرکتها و دولتها که دور، حتا هیچکس دگری هم در میان مردم جهان از دولتها و سرمایهداران توقع ندارد که منافع انسانیت را بر منافع خود ارجح بداند. درحقیقت در همینحال حاضر قشر عظیمی از سرمایهداران نفتی و معدنی امریکا از دانلد ترمپ حمایت میکنند تا پیروزی او در انتخابات ماهِ نوامبر باعث شود که کار آنان دوباره مجاز و قانونی باشد و بتوانند با دلِجمع به سیاره و اتمسفیر گند بزنند.
در نتیجه چندان معنا ندارد که کسی بخواهد از استفادهی خوب چنین چیزی سخن بگوید. انسانها اگرچه ادعاهای بسیاری در مورد خود دارند، ولی بسیار اتفاق افتادهاست که دستآوردهای تمدن بشری از حیطهی اختیار و توان انسانها خارج شده و خود تبدیل به غولی شود که انسانها توانایی مدیریت آنرا ندارند. از اینترنت و شبکات اجتماعی بگیرید تا سوختهای فسیلی و اختراع باروت و شمشیر و تمامی آفاتی که انسانها آفریده و بلاهاییکه بر سر خویش آوردهاند. و شک نکنید که اصل پذیرش مسئولیت آنچنان در این دنیا خُرد و خمیر شدهاست که اگر همین مهندسی ژنیتیک و یا هوش مصنوعی فاجعهای بیافریند و چیزی را نابود کند، هیچیک از این دانشمندان علیقدر مسئولیتی نخواهند پذیرفت و حتا در بهترین حالت خواهند گفت که اشتباه میکردهاند، و همین. پس اعتماد بر حرف آنیکه بهترین عذرش این است که اشتباه میکردهاست، چندان کار درست و توجیهپذیری بهنظر نمیرسد.
آنچه در این مورد باید دانست این است که مهندسی ژنیتیک پدیدهی بسیار خطرناکیست. مهندسان با دستکاری خصوصیات ژنیتیکی، انسانها را «تواناتر، سازگارتر با محیط، پایاتر، باهوشتر و حتا زیباتر» میکنند و در این تردیدی نیست که پروژهی «برترسازی» شامل تمام انسانها نمیشود و این دانشمندان گروه و افراد خاصی را برای «کامل» کردن زیر نظر دارند، گروهیکه انسانهای عادی را تبدیل به یک فکاهی بیمزه و بیمعنا و ضعیف میکنند و خطی آنچنان خطرناک در میان انسان جهشیافته و انسان عادی برمیسازد که هیچ بعید نیست انسان جهشیافته بهخودش بگوید که من برترم و انسانهای طبیعی بایست بردههای من باشند و بههمین سادگی ما برگردیم بهعصر بردهداری و بازگشت سلطهی نژاد برتر. در ضمن، دستکاری ژنیتیک انسانها مناسبات و قراردادهای اجتماعی بشر را جداً تهدید خواهد کرد، زیرا این قراردادها و ساختارها طوری شکل گرفتهاند که انسانها طبیعی و «ناکامل» را دورهم جمع آورده و زندگی مشترک را برای آنان ممکن کند و پیدا نیست که انسانهای کامل و بینقص بهنگاه بشری چگونه با این قراردادها نسبت برقرار خواهند کرد.
باید نشست و نگاه کرد که این دانش راهش را تا کجا پیش خواهد بُرد. ولی بهباور من، تاریخ گواه بسیار خوبی از نحوهی برخوردِ انسانها با دستآوردهای دانش و علمشان است. انسان همان موجودیست که در دقیقهی وقوع انقلاب صنعتی، شروع به استعمار و بردهکردن انسانهای دگر کرد و انسانیت و ارزش زندگی ملتها را برای صدها سال با تکیه بر صنعت و باروت تبدیل به فکاهی کرده بود، من نمیپذیرم که این موجود اینک ظرفیتش بیشتر از عصر روشنگریست.
تلویزیون دیار، رسانهی مستقر در ایالات متحده است که از سوی شماریاز «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایهگذاری شدهاست. اینرسانه هماکنون روی پایگاههای دیجیتال، رویدادهای افغانستان و جهان را به زبانهای فارسی، پشتو و انگلیسی روایت میکند و در نظر دارد تا بهزودی پخش زندهی اینترنتی و ماهوارهای اش را نیز آغاز کند.