شیرمحمد عباس استانکزی، معین سیاسی وزارت خارجهی طالبان، در روز هفتم قوس/آذر، در تلویزیون دولتی افغانستان «ملی»، با اطمنیان محض گفت که ادارهی سفارت افغانستان در دهلی نو در دست طالبان است. او در این گفتوگو افزود که هند یگانه کشوری نیست که «عملاً» با طالبان در ارتباط است، ولی این کشورها بهدلیل فشار ایالات متحده و برخی ملاحظات سیاسی، از برقراری رابطهی دیپلماتیک علنی با طالبان میپرهیزند. این گفتههای مقام بلندپایهی طالبان، پرسشهایی را در مورد راهبرد دهلی نو در قبال افغانستان برمیانگیزد.
هندوستان که در دههی نود میلادی و همزمان با مقاومتِ «اتحاد شمال» در برابر دورهی نخست حاکمیت طالبان، از گروههای مقاومت در افغانستان حمایت میکرد و در کنارِ روسیه و فرانسه از حامیان اصلی «جبههی مقاومت» در آنزمان بود، از زمانِ فروپاشی نظام جمهوری در افغانستان و روی کار آمدن رژیم طالبان تاکنون، علاقهای به حمایت مجدد از این گروهها و آنچه «مقاومت دوم» خوانده میشود، نشان ندادهاست. ظاهراً دولت نرندرا مودی علاقهی چندانی به «سرمایهگذاری گزاف سیاسی» در افغانستان ندارد و باتوجه به سابقهی عناصری که بهعنوان مخالفان رژیم طالبان شناخته میشوند، به آنها بهچشمِ امیدواری نمینگرد.
از سویی هم، هند نمیخواهد که افغانستان تبدیل «حیاط خلوت» رژیم پاکستان شود و از ناحیهی افغانستان خطری – چه مستقیم و چه غیرمستقیم – متوجه دولت و مردم هند باشد. در نتیجه دولت آقای مودی، چناچه بسیاری از کشورهای اروپایی و غربی، چارهای جز پذیرش طالبان بهعنوان «واقعیت سیاسی» افغانستان و مقتدرترین گروهِ حالِ حاضر در این کشور ندارد.
این درحالیست که سفیر پیشین افغانستان در دهلی نو نیز اخیراً گفتهاست که هند میخواهد دیپلماتهای افغانستانی با طالبان کار کنند. و این پرده از نیت هند برای حضور فعال در صحنهی سیاست افغانستان برمیدارد. البته این اقدام دهلی نو از جهاتی نیز قابل درک و «معقول» است. چنانچه مخالفان طالبان – و رأس همه «جبههی مقاومت ملی» – در دوسالی که از بازگشت طالبان بهقدرت میگذرد، موفق به بازپسگیری کمترین واحد جغرافیایی هم نشدهاند و چنین ناتوانیای، طبیعتاً دولتهای منطقه و حامیان پیشین این جبهه و دگر مخالفان طالبان را از عملکرد آنان سرخورده و ناامید میکند.
البته باید بهخاطر داشت که «پذیرش طالبان» در مقام واقعیت سیاسی افغانستان و گروهی که حاکمیت تاموتمام کشور را در اختیار دارد، هرگز بهمعنای «مشروعیتبخشی» و پذیرش این گروه بهعنوان حاکمیت قانونی افغانستان نیست. چنانچه قدرتهای مهم – چه شرقی و چه غربی – بهتاکید گفتهاند که تا هنگامیکه سیاستهای داخلی طالبان در قبال زنان و حقوق بشر تغییر نکند، آنان گزینهی «بهرسمیتشناسی» این گروه را روی میز قرار نخواهند داد. حتا دولتهای چون دولت پاکستان و عربستان سعودی که دفعهی قبل رژیم طالبان را بهرسمیت شناخته بودند نیز اینبار، معطلاند تا سیاستهای این رژیم تغییر کند و آنان بتوانند از این رژیم در سطح بینالمللی دفاع کنند.
بههرحال چنانچه وزیرخارجهی پیشین دولت جمهوری افغانستان، رنگین دادفر سپنتا، باری اعتراف کرده بود که با دیدنِ تصاویر نشست مسکو – نشست نخست مسکو – بهیادِ «شکست دیپلماتیک» خود (یعنی مخالفان طالبان) و پیروزی دیپلماتیک طالبان میفتد، هنوز هم بازیگران ضدطالبان در صحنهی سیاسی افغانستان نتوانستهاند جهان را قانع کنند که «گزینهی بهتری» از طالبان هستند و این شکست و فروشد همچنان ادامه دارد. و در چنین وضعی، جای تعجبی ندارد اگر میبینیم که طالبان درحالِ گسترش روزافزونِ روابط سیاسی و دیپلماتیک خود با کشورهای منطقه و جهان استند و در این مورد و اکنون؛ با هند.
تلویزیون دیار، رسانهی مستقر در ایالات متحده است که از سوی شماریاز «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایهگذاری شدهاست. اینرسانه هماکنون روی پایگاههای دیجیتال، رویدادهای افغانستان و جهان را به زبانهای فارسی، پشتو و انگلیسی روایت میکند و در نظر دارد تا بهزودی پخش زندهی اینترنتی و ماهوارهای اش را نیز آغاز کند.