سخنگوی وزارت امور خارجهی روسیه طی نشستی در ولادیاستوک در شرق روسیه از برگزاری پنجمین نشست مشورتی فارمت مسکو دربارهی افغانستان، در تاریخ بیستونهم سپتامبر خبر داد. قرار است این نشست در شهر «کازان» در جنوب غرب روسیه برگزار شود. طالبان نیز از دعوت شدن به این نشست از جانب روسیه خبر دادهاند و براساس گزارشها، قرار است وزیر امور خارجهی رژیم کابل، امیرخان متقی، به نمایندگی از حکومت طالبان در این نشست اشتراک کند. پیشتر ضمیر کابلوف، نمایندهی ویژهی روسیه در امور افغانستان گفته بود که این نشست پیرامون تشکیل حکومت «همهشمول» و همهگیر در افغانستان برگزار خواهد شد. بازیگران کلیدی منطقهای در این نشست حضور خواهند یافت، کشورهایی چون پاکستان، ایران، چین و کشورهای آسیای میانه. نشست فارمت مشورتی مسکو که از سال ۲۰۱۷ بدینسو برگزار میشود، از نشستهای مهم بینالمللی و سیاسیاست که شامل اکثریت متحدان منطقهای رژیم طالبان نیز میشود. اما بهرغم این اهمیت قابلتوجه، پرسشهایی زیادی در مورد نشست فارمت مسکو و میزان تاثیرگذاری آن مطرح بودهاست. از سویی دگر، حالا که قرار است این نشست پیرامونِ تشکیل حکومت «همهشمول» در افغانستان برگزار شود، منظور از حکومت «همهشمول» چیست؟ آیا این بهمعنای بازگشت همان سردمدارانِ دو دههی اخیر در افغانستان خواهد بود؟ آیا تقسیم قدرتی که مدنظر کشورهای منطقه است، بناست برمبنای تبار و قومیت باشد؟ چه تضمینی برای حفظ ثبات و جلوگیری از درگیری مجدد و جنگهای داخلی در میان کسانیکه منطقه میخواهد حکومت «همهشمول» تشکیل دهند، وجود دارد؟ و پرسشهای بسیار دگری که نهتنها هنوز روشن نیستند، بلکه رویههای از جنس، دعوت نکردن نمایندهی طالبان در نشست سال گذشته و باز دعوت کردن نمایندهی این گروه در نشست سال جاری، میزان ابهام و ایهام آنها را هرچه بیشتر و بیشتر میکند.
اهمیت و تاثیر نشست فارمت مسکو در نخستین دورهای برگزاری آن و قبل از فروپاشی جمهوری پوشالی، عمیق و گسترده فرض میشد. بازتابهای بسیار گستردهی این نشست در اواخر عُمر جمهوری نئولیبرال، نشاندهندهی این بود که تاثیرات این نشست در ذهن و ضمیر اشتراککنندگان آن مهم و تاثیرگذار است، ولی چنانچه دیده شد، سرنوشت افغانستان نه در مسکو، بلکه در دوحه رقم خورد. جاییکه عهدنامهی صلح طالبان با امریکا، آخرین میخ تابوت جمهوری حاکم بر افغانستان را برجا نشاند. و پس از نابودی کامل آن جمهوری و فرار کردن کسانیکه قرار بود با طالبان بر سر میز مذاکره بنشینند، تمامی قدرت در افغانستان بهدست همین گروه شبهنظامیای افتاد که امریکا تا دیروز آن را دشمن خونی و «تروریست» خود میدانست و امروز تام وست از «خوشاقبالی» امریکا برای اینکه «نگاه طالبان به تروریسم» با امریکا یکسان است، سخن میگوید. باری، این نشست البته تاثیر چندانی بر آشتیِ اطرافِ بازی قدرت افغانستان نگذاشت و رویدادها چنانی به انتها رسیدند که در دوحه آغاز شده بودند، ولی برگزاری این سلسله نشستهای نیز ادامه یافت. گاه با طالبان و گاه بیطالبان؛ ولی همین ناروشنی تاثیر، باعث شدهاست که شمار زیادی در مورد سودمندی این نشست «برای افغانستان» ابراز تردید کنند. و گمان برند که اصل غایت و مقصد برگزاری این نشستها از سوی روسیه، حصول اطمینان از سرایت نکردن نگرش طالبانی به حیاط خلوت آن کشور (کشورهای آسیای میانه) است و نه اندیشناکی در مورد آیندهی افغانستان.
بههرجهت آنچه در مورد نشست مسکو بدیهی و غیرقابلانکار است؛ این است که بازیگران بسیار مهمی در سرنوشت افغانستان در این نشست حضور مییابند. پس از خروج ایالات متحده و عقبنشینی آن کشور از این منطقه، نقش و تاثیر قدرتهای منطقهای در افغانستان بسیار بیشتر از گذشته شدهاست. پیمانهای اقتصادیای که با چین بهامضا رسیدند و روابط گستردهی رژیم طالبان با پاکستان، ایران و روسیه، گواه همین بیشینگیِ تاثیر و اهمیت این کشورها در بازی سیاسی افغانستان است. و اکنون که در جنگ میان نیروهای تحت حمایت شرق و غرب در افغانستان، طرف شرقی پیروز میدان شدهاست، این طرف، میخواهد فکرهایی به حال این کشور بکند. ضمن اینکه وجه تمایز این دورِ نشستِ مسکو با دورهای پیشین، موضوع و محل تاکید آن، یعنی چگونگی تقسیم قدرت در افغانستان گفته شدهاست. باید نگریست که این کشورها چه خوابی برای رژیم و مردم افغانستان دیدهاند و خوابهای آنان آیا قابل تعبیر و «تحمیل» است یا نه.
تلویزیون دیار، رسانهی مستقر در ایالات متحده است که از سوی شماریاز «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایهگذاری شدهاست. اینرسانه هماکنون روی پایگاههای دیجیتال، رویدادهای افغانستان و جهان را به زبانهای فارسی، پشتو و انگلیسی روایت میکند و در نظر دارد تا بهزودی پخش زندهی اینترنتی و ماهوارهای اش را نیز آغاز کند.