شدید روند اخراج مهاجران افغانستان از ایران، موجی از واکنشهای شدیدی را در میان سیاستمداران، نویسندگان و کاربران شبکههای اجتماعی برانگیخته است. برخی به رفتارهای «غیرانسانی» با مهاجران معترضاند و گروهی دیگر نیز بر «نادرستی» اتهامهای مطرحشده علیه آنها تاکید کردهاند.
رنگین دادفر سپنتا، مشاور امنیت ملی دولت پیشین افغانستان، به اتهامهایی پرداخته است که مهاجران در ایران با آنها روبهرو اند. او گفته که جمهوری اسلامی ایران با مشکلات زیادی روبهرو است و ادغام تعداد بزرگی از مهاجران در بازار کار و بافت سیاسی و اجتماعی این کشور دشوار است، اما «اتهام جاسوسی به کتلههای انسانی و دشمنتراشی، قابل توجیه نیست.»
علی امیری، نویسنده، میگوید که اخراج مهاجران غیرقانونی نه، بلکه برخورد «غیرانسانی» با این افراد مساله است. او میافزاید که این وضعیت نه «انتقام سخت» است و نه هم «ساماندهی اتباع بیگانه»، بلکه «ظهور انحطاط» اخلاقی، انسانی و معنوی یک جامعه و فرهنگ کهنسال است.
این نویسنده گفته است که ایران با اخراج مهاجرانی که در صورت بازگشت جان بسیاریشان در معرض خطر قرار میگیرد، آنها را «تقدیم جنبش اصیل منطقه» – کنایهای برای اشاره به طالبان – میکند.
فرید حمیدی، دادستان کل دولت پیشین افغانستان، میگوید که کشورهایی که در طول چندین دهه جنگ در افغانستان، «عاملان اصلی» آوارگی مردمان این کشور بودهاند و برای این کار حتی «پول و تسلیحات نیز فراهم میکردند»، امروز به شیوههای «غیرانسانی و ظالمانه» مهاجران را بدون توجه به خطرات جانی و تهدیدی که در انتظارشان است، اخراج میکنند.
او اتهاماتی که در روزهای پسین به مهاجران افغانستان منسوب شدهاند را بهشدت زیر سوال برده است. حمیدی گفته: «ضربات جبرانناپذیر بر ایران، دولت این کشور را واداشت تا برای سرپوش گذاشته بر ناکامیهای استخباراتی، تیر اتهام را به سینههای پناهندگان بیگناه و بیخبر نشانه بگیرند.»
حمیدی افزوده که نهادهای استخباراتی مخالف دولت ایران، بر مهاجرانیکه در این کشور با ترس زندگی میکنند، با مقامها و شخصیتهای ملی، سیاسی، نظامی و امنیتی پیوندی ندارند، در سازمانهای دولتی نمیتوانند کار کنند و حتی از خرید نان و ورود به پارکها نیز منع شدهاند، سرمایهگذاری نمیکنند.
بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی نیز که در دورهی جنگ 12 روزه از ایران حمایت کردند، اکنون نسبت به رویهی دولت ایران نسبت به مهاجران افغانستان خشمگیناند.
برخی کاربران نوشتهاند که اگر کارگران اهل افغانستان در ایران ـ که بسیاری از آنها حتی سواد ابتدایی ندارند ـ توانسته باشند به اطلاعات مربوط به مقامهای بلندپایهی دولت این کشور دسترسی پیدا کنند، این موضوع نشانهی «ناتوانی» و «بیکفایتی» نهادهای مسئول در ایران است.
کاربری به شوخی نوشته: «شرایط عضویت در موساد این است که فقط از افغانستان باشی. همین کافی است. لازم نیست کاری بکنی. بقیهاش را خودشان برایت مینویسند و تو اعتراف میکنی.»