کمتر گروهی در تاریخ موسیقی مدرن غرب بهاندازهی راکبندِ انگلیسی؛ پینک فلوید، مورد ستایش و تجلیل پیوستهی چندین نسل متوالی بودهاست. همینکه با گذر دههها از زمان اوجگیری و اکرانِ آلبومهای اصلی این گروه، ما همچنان با اشتیاق و محبوبیتی کمنظیر در مورد این گروه در میان عامهی شنوندگان موسیقی در جهان و هنردوستانِ موسیقی روبهرو هستیم، خود نشانگرِ اصالتِ کار هنری آنها و وجوه تمایزی است که باعث شدهاست، بهرغمِ انفجار تنوعی که در موسیقی چند دههی اخیر غرب رخ دادهاست، هیچ گروه و هیچ موسیقیای، موسیقیِ «پینک فلوید» نباشد. گروهی که تجربههای گونهگون موسیقایی از خود درخششی کمنظیر نشان داد و آنقدر درخشید تا جایگاهش بهعنوان گروهی کلاسیک، در آسمانِ تاریخ سبک راک، و از آن فراتر، تاریخِ موسیقی و حتا هنر، همیشگی و جاودان شود و از آنها بهنامِ سازندگانِ سرمدیِ «دیوار»، «کاش اینجا بودی» و در صدر همه، یکی از پرفروشترین آلبومهای تاریخ موسیقی جهان؛ «نیمهی تاریک ماه» یاد شود. گروهی که تاثیری ژرف بر موسیقی غرب گذاشت و درخشانترین استعدادهای متاخر موسیقی راک – گروههایی همچون «نیروانا» و «رادیوهِد»- را تحت تاثیر قرار داد.
پینک فلوید در طول ماجرای هنری بلند خویش، راهیِ ماجراجوییهای متفاوتی شد و از پاپ راک تا سمفونیک راک، همه را آزمود و در همهی این سبکها، موفق به ساختن قطعاتی ماندگار شد. قطعات و آلبومهایی که هریک را میشود در مقامِ گونهای تجربهی هنری – چه از در فُرم و چه در محتوا- بررسید. تجربههایی که گاه در میان عامهی مردم شهرتی افسانهای یافتند و گاه از آنها استقبال چندانی نشد و بیشک که شرطِ کار برای این گروه محبوبیت و چهچه و بهبه مردم نبود.
در شمار این تجربهها و ترانههای بسیاری که از پینک فلوید بهنشر رسید، ترانهای «ضربهی مغزی» از آلبومِ «نیمهی تاریک ماه»، ترانهی جالب توجهیست. این ترانه نهمین ترانهی آلبوم «نیمهی تاریک ماه» است و اسم آلبوم نیز از متن همین ترانه میآید. ترانه و موسیقی این قطعه را رهبرِ آنزمانِ پینک فلوید، راجر واترز نوشتهاست. واترز گفتهاست که این ترانه، در واقع در موردِ عضو بنیانگذار و نخستین خوانندهی اصلی و گیتاریستِ پینک فلوید، «سید بَرِت» ساخته شدهاست.
ترانه با اشاره بهحضورِ «ماهزدهای بر سرِ سبزهها» شروع میشود که در واقع اشاره به ناسلامتی روان کسی دارد که بر روی سبزهها میخوابد، حالانکه چنین اجازهی را «عقل» و «عاقلان» به او نمیدهند. و در ادامه، واترز خطاب به کسی که ترانه برای او تقدیم شدهاست [بَرِت] میگوید که «اگر سد، سالها پیشتر از آنچه باید، فروریخت. و اگر جایی بر بالای تل باقی نماند، و اگر سر تو را هم دلهرههای تاریک منفجر کردند، در نیمهی تاریک ماه خواهمت دید.» و گذاشتنِ قراری با یک «ماهزده»، یک «دیوانه»، نهکاریست که هرکسی تواند. واترز ادامه میدهد: ماهزده در سر من است. تیغ را بردار، تغییری بیاور، مرا تا «عاقل» شوم مراقب باش. در را ببند، کلید را دور بینداز، کسیست در سر من، ولی او من نیست… و اگر انفجار ابر و صاعقهای در گوشهایت رخ دادند و نعرههایت را کسی نشنید، و اگر باندت شروع به نواختن ترانههایی تازه کردند، در نیمهی تاریک ماه میبینمت…
تلویزیون دیار، رسانهی مستقر در ایالات متحده است که از سوی شماریاز «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایهگذاری شدهاست. اینرسانه هماکنون روی پایگاههای دیجیتال، رویدادهای افغانستان و جهان را به زبانهای فارسی، پشتو و انگلیسی روایت میکند و در نظر دارد تا بهزودی پخش زندهی اینترنتی و ماهوارهای اش را نیز آغاز کند.