نزدیک به دو سال از فروپاشی جمهوری و پیدایش شکافی ژرف در تاریخ معاصر افغانستان میگذرد. آشفتگیهای گونهگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی همگان گواه آنند که ما در تیرهترین روزهای تاریخ جمعی خویش بهسر میبریم. در روزهایی که بیشتر از هرروزی در پیش، نیازمند رسانههایی کاردان، معیاری و متعهد است تا روزهایی چنین مهم و تاریخی را با تعهد به حقیقت و اصالت، بازتاب داده و آنها را ازآنسان که هستند در آینهی تاریخِ آینده متجلی کند.
در این دو سالی که از تجدید حیاتِ رژیم طالبان در افغانستان میگذرد، رسانههای این کشور- چه تصویری، چه صوتی و چه چاپی- درگیر زوالی روزافزون و سرکوب و سانسوری بیوقفه بودهاند. نهتنها کمیتِ رسانهها در افغانستان در این دوسال با دو دههی پیش از آن، قابل قیاس نیست، بلکه کیفیت کار این رسانهها نیز در این دوسال از عرش به فرش فرود آمدهاست. البته یگانه عامل این نزول، کمکاری و فقدان تخصص در میان کارمندان رسانه در کشور نیست، بلکه برخورد تند و آمیخته با خشونت رژیمِ طالبان در کابل و فرار متخصصان امور رسانهای از کشورـ بهدلیلِ ضدیت آشکار طالبان با خبر و خبرنگار- نیز تاثیری گود بر انحطاط کمی و کیفی رسانهها در افغانستان داشتهاست. اما با اینحال خاموش کردن صداهای رسا و بلند، کاری است دشوار. رسانهها ارچند در داخل افغانستان اجازهی فعالیت گسترده و معیاری را ندارند و ناظران حاکمیت مدام به چندوچون کارهای آنها دست مییازند، اما به لطفِ ابزار ارتباطی مدرن و زدایشِ فاصلهها در جهان جدید، کارگران رسانهای در تعبید و دور از افغانستان نیز، سعی بر پوشش و بازتاب رخدادهای این کشور دارند.
اندیشه همیشه آزاد است. و هیچکس هرگز توان در بند کشیدن آن را نداشتهاست، از خودکامهترین شاهان تا تمامیتخواهترین دیکتاتوران، ولی ابراز اندیشه، میتواند آزاد نباشد، بیان ممکن است آزاد نباشد. آزادی بیان حق انسانی و طبیعی همهی باشندگان زمین است و سلب آن، زیرپا گذاشتن بنیادیترین حق آدمی، حق ابراز وجود، حق بودن و گفتن آنچه که انسان آن را شایستهی گفتن میداند. در افغانستان امروز، حتا سخن گفتن از آزادی بیان نیز خطرآفرین و مردود است و آنکه سخن از آزادی بیان بزند، حتا حق زیستن و حیات خویش را هم به خطر انداختهاست. در چنین شرایطی که راهِ گفتن در داخل افغانستان ناهموار و بستهاست، تنها چاره و راه باقیمانده برای بازتابِ «روایت مردم» انجام کار رسانهای از دور و در تبعید است.
پابلیک تریبون رسانهای است در تبعید که متعهد و باورمند به کار رسانهای پیگیر و معیاری بوده و آزادی بیان را حق بدیهی همهی انسانها میداند و ازهمینرو، در پی فراهمآوری عرصهی مطمئن و قابل اتکایی است که در آن نهتنها رویدادهای تاریخیِ این بٌرهه از تاریخ افغانستان بهدرستی ثبت و منعکس شوند، بلکه زمینهی پخش و نشر آرای ناهمگون و متکثر در مورد مسائل جدی مردم افغانستان نیز مهیا گردد. در کنار این، پابلیک تریبون سعی در ایجادِ امکانِ گفتوگویی سازنده و مفید در میان گفتمانهای متفاوت در مورد وضعیت افغانستان است، بدون تمایل یا گرایش به هیچیک از اطراف معرفتی و سیاسی درگیر و با رعایت اصلِ بیطرفی در کار معیاری.
ما ضرورت ایجاد چتر و مامنی برای اندیشههای گونهگون در مورد افغانستان و بازتاب رخدادهای افغانستان را بهخوبی درک کردهایم و باورمند به آزادی بیان در مقام بدیهیترین حق بشر هستیم، سعی ما و دگر رسانههای تبعیدی این است که صدای ناشنیدهی مردم خویش را به بلندترین گونهی ممکن بازتابانیم.
تلویزیون دیار، رسانهی مستقر در ایالات متحده است که از سوی شماریاز «خبرنگاران در تبعید» افغانستان پایهگذاری شدهاست. اینرسانه هماکنون روی پایگاههای دیجیتال، رویدادهای افغانستان و جهان را به زبانهای فارسی، پشتو و انگلیسی روایت میکند و در نظر دارد تا بهزودی پخش زندهی اینترنتی و ماهوارهای اش را نیز آغاز کند.