ایالات متحده در اقدامی تازه، محسن پاکنژاد، وزیر نفت ایران را به همراه دست کم بیست نهاد و کشتی مرتبط با این کشور تحریم کرد.
این کشتیها در حوزهی قضایی کشورهایی مانند هند و چین فعالیت میکردند و بخشی از ناوگان سایهی گستردهای بودند که ایران از آنها برای «انتقال مخفیانهی» نفت خود به چین بهره میبرد.
بر اساس بیانیهای وزارت مالیهی امریکا، این تحریمها در راستای تلاش برای محدود کردن منابع مالی مرتبط با فعالیتهای نظامی ایران، صورت گرفته است.
علاوه بر پاکنژاد، مالکان و همکاران چندین کشتی، که در انتقال نفت ایران به چین یا برداشت آن از محلهای ذخیرهسازی در این کشور، نقش داشتند نیز در فهرست تحریمها قرار گرفتند.
از جملهی کشتیهای تحریمشده؛ کشتی «پیس هیل» با پرچم هانگکانگ، از یک شرکت مستقر در این جزیره، و کشتی «پولاریس ۱» با پرچم ایران، از دو شرکت مستقر در لیبریا میباشند.
این تحریم ها درست یک روز پس از آن اعمال شد که ایران اعلام کرد، نامهی ترمپ برای رهبر این کشور را دریافت کردهاست.
دانلد ترمپ، رییسجمهوری امریکا، در آغاز دور دوم ریاستش، رویکرد دوگانهای نسبت به ایران اتخاذ کرده است. از یک سو، با امضای یادداشت امنیت ملی در فبروری، سیاست «فشار حداکثری» را برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران و جلوگیری از دستیابی این کشور به جنگافزار هستهای احیا کرده، و از سوی دیگر، تمایل خود را برای مذاکره و دستیابی به یک «توافق صلح هستهای تاییدشده» ابراز داشته است.
او در ۷ مارچ اعلام کرد که نامهای به علی خامنهای، رهبر ایران فرستاده که مذاکره یک گزینهی پیشنهادی در آن است. اما واکنش اولیهی تهران، از جمله اظهارات خامنهای مبنی بر «غیرعاقلانه» بودن مذاکره با امریکا، نشاندهندهی چالشهای پیش رو است. اکنون به نظر، آیندهی مسئلهی مذاکره با ایران، به توانایی ترمپ در ایجاد اعتماد، همراهی اسراییل، و انعطاف ایران در کاهش فعالیتهای منطقهای و هستهای بستگی دارد.