اتاق فکر «آنباند»، که یک اندیشکدهی مستقر در چین است، در تازهترین تحلیل خود که در نشریهی اوراسیا منتشر شده، نوشتهاست که اختلافات در سطح رهبری طالبان «بسیار جدی و همچنان در حال تشدید» است.
این اتاق فکر در تحلیل خود تاکید دارد که طالبان با «چنددستگی داخلی جدی» مواجه شده است. هبتالله آخندزاده با تمرکز قدرت در قندهار، کنترل نهادهای کلیدی را حفظ کرده که به تشدید تنشهای داخلی منجر شده است. شبکهی حقانی که پیشتر از بازیگران اصلی طالبان بود، به حاشیه رانده شده و رهبرانش از مرکز قدرت فاصله گرفتهاند. جناح دوحه به رهبری عبدالغنی برادر، که به تعامل با جامعهی جهانی گرایش داشت، نفوذ خود را از دست داده است. همزمان، فرماندهان محلی با افزایش خودمختاری، روند «گریز از مرکز» را تشدید کردهاند، که میتواند سلطهی طالبان را با چالش جدی مواجه کند.
این اتاق افزوده که هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان، با تکیه بر تفاسیر سختگیرانه از شریعت، قدرت را به طور متمرکز در اختیار دارد و از طریق حلقهی نزدیکان خود در قندهار، کنترل نهادهای کلیدی را اعمال میکند. این تمرکز قدرت اما به ایجاد تنشهای داخلی منجر شده است.
در همین حال، شبکهی حقانی، که در کنار موقعیت نظامی، دارای نفوذ اقتصادی گستردهای نیز هست، به دلیل ارتباطاتش با گروههای فراملیتی، به یک جناح مستقل و گاه رقیب تبدیل شده است. این شبکه در سالهای گذشته به عنوان یکی از بازیگران اصلی طالبان شناخته میشد، اما اکنون در حاشیه قرار گرفته و به گفتهی این اتاق فکر، برخی تحلیلها نشان میدهد که رهبران آن، از جمله سراجالدین حقانی، در حال فاصله گرفتن از رهبری مرکزی هستند.
گروه دیگری که پیش از این نقشی کلیدی در سیاستگذاری طالبان داشت، جناح دوحه است که توسط افرادی همچون عبدالغنی برادر هدایت میشود. این جناح که در جریان مذاکرات صلح با امریکا به شهرت رسید، همواره بر لزوم تعامل با جامعهی جهانی تاکید داشت. با این حال، پس از به قدرت رسیدن طالبان، نفوذ این گروه به طور محسوسی کاهش یافته و بسیاری از چهرههای آن به حاشیه رانده شدهاند.
در کنار این جناحها، برخی فرماندهان محلی و جنگسالاران وابسته به طالبان نیز در مناطق مختلف کشور بهتدریج قدرت بیشتری کسب کردهاند. آنها با کنترل بر منابع اقتصادی، از جمله درآمدهای مالیاتی و بازرگانی محلی، در مواردی سیاستهایی مستقل از دولت مرکزی اتخاذ میکنند. این روند، به باور آنباند، میتواند باعث افزایش گرایشهای «گریز از مرکز» در ساختار قدرت طالبان شود و کنترل رهبری این گروه بر سراسر کشور را تضعیف کند.
تحلیل آنبند همچنان نشان میدهد که به دلیل تمرکز طالبان بر پشتونها، سایر اقوام افغانستان احساس کنار گذاشته شدن دارند و این مسئله به احیای گروههای مقاومت انجامیده است. به گزارش این اتاق فکر، «جبههی مقاومت» به رهبری احمد مسعود و «جبههی آزادی» به رهبری یاسین ضیا در ماههای پسین حملات متعددی علیه مواضع طالبان انجام دادهاند.
این اتاق فکر یادآور میشود که نیروهای مخالف نهتنها در مناطق شمالی و مرکزی، بلکه در کابل نیز عملیات انجام دادهاند. به گفتهی این اندیشکده، حملههای پسین این جبههها در پایتخت که منجر به کشتهشدن اعضای طالبان شد، نشان میدهد که طالبان نتوانسته مخالفان را سرکوب کند و روند ناامنی در حال تشدید است.
«آنباند» همچنان در بخش دیگری از تحلیل خود به روابط پرتنش افغانستان و پاکستان میپردازد و میافزاید که طالبان، علیرغم وعدههای خود، همچنان از «تحریک طالبان پاکستان» حمایت تدارکاتی و مالی میکند. در واکنش به این وضعیت، پاکستان تهدید کرده که میلیونها پناهجوی افغانستان را اخراج خواهد کرد. آنباند هشدار میدهد که در صورت اجرای این تصمیم، بحران انسانی در افغانستان به شدت وخیمتر خواهد شد و فشارهای اقتصادی بر طالبان افزایش مییابد.
این اندیشکده همچنین نوشته که بر بنیاد گزارش بانک جهانی، اقتصاد افغانستان در دو سال گذشته ۲۶٪ کوچکتر شده است. طالبان به دلیل قطع کمکهای خارجی و تحریمهای اقتصادی، قادر به تامین نیازهای مردم نیست. بیکاری افزایش یافته و بخشهایی مانند آموزش، بهداشت و زیرساختها در وضعیت بحرانی قرار دارند.
این اتاق فکر خاطرنشان میکند که در گزارش ۲۰۲۴ شفافیت بینالمللی، افغانستان در رتبه ۱۶۵ از میان ۱۸۰ کشور قرار گرفته و امتیاز آن از ۲۴ در سال ۲۰۲۲ به ۱۷ در سال ۲۰۲۴ سقوط کرده است. این کاهش نشاندهندهی فساد گسترده در دولت طالبان است.
آنباند همچنان در تحلیل خود به نقش چین در تحولات افغانستان اشاره میکند و میافزاید، در حالی که بیشتر کشورهای جهان از به رسمیت شناختن حاکمیت طالبان خودداری کردهاند، چین به طور عملی روابط اقتصادی و دیپلماتیک خود را با طالبان گسترش داده است. در سال ۲۰۲۳، شرکت نفت و گاز طبیعی چین قراردادی به ارزش ۵۴۰ میلیون دالر با طالبان امضا کرد. علاوه بر این، در سال ۲۰۲۴، چین و افغانستان توافقی را برای حمایت از پروژهی مس عینک و توسعهی نیروگاه برقآبی بغدره با سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دالری امضا کردند.
این اتاق فکر میافزاید که افزایش سرمایهگذاریهای چین، بهرغم عدم شناسایی رسمی طالبان، نشانهای از رویکرد عملگرایانه بیجینگ است. چین به دنبال تامین منابع معدنی است، در حالی که طالبان از این همکاریها به عنوان راهی برای شکستن انزوای بینالمللی خود استفاده میکند.
آنباند در جمعبندی تحلیل خود تاکید میکند که هرچند میزان خشونتها در افغانستان نسبت به دوران حضور نیروهای خارجی در این کشور کاهش یافته، اما بحرانهای داخلی طالبان، رشد نیروهای مخالف و سقوط اقتصادی، این کشور را در مسیر ناپایداری قرار داده است.
این اتاق فکر هشدار میدهد که ادامه این روند میتواند پیامدهای منفی منطقهای، از جمله افزایش مهاجرت غیرقانونی و ناامنی در آسیای مرکزی را به همراه داشته باشد. همچنین، افزایش تنش میان افغانستان و پاکستان، همراه با اختلافات داخلی طالبان، احتمال ورود این کشور به مرحلهای جدید از بحران را بیشتر کرده است.
به گفته آنبند، طالبان نهتنها نتوانسته یک دولت باثبات و همهشمول تشکیل دهد، بلکه درگیر جنگ قدرت داخلی و بحران مشروعیت بینالمللی است. این شرایط باعث شده که افغانستان در آستانهی یک دور جدید از بیثباتی و هرجومرج قرار گیرد.