در حالیکه دانلد ترمپ از بازداشت «مسوول ارشد» حمله بر دروازهی «ابیگیت» میدان هوایی کابل خبر میدهد، یافتههای تلویزیون دیار نشان میدهند که امریکا نزدیک به دو سال پیش، کشتهشدن «مغز متفکر» این حمله را تایید کرده بود.
رویترز و چندین خبرگزاری معتبر دیگر به نقل از جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید در تاریخ 5 ثور 1402 از کشتهشدن «مغز متفکر» حملهی «ابیگیت» توسط طالبان، خبر داده بودند.
سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید در آن وقت، فرد کشتهشده را از مقامات ارشد داعش خراسان و «طراح مستقیم حمله در دروازهی ابی» معرفی کرده بود.
جان کربی در اظهاراتش گفته بود: «او یکی از مقامات کلیدی داعش خراسان بود که مستقیماً در طراحی عملیاتهایی مانند حمله در دروازهی ابی نقش داشت و اکنون دیگر قادر به برنامهریزی یا اجرای حملات نخواهد بود.»
کربی در آن بیانیهاش همچنان تاکید کرده بود: «ما به طالبان اعلام کردهایم که مسئولیت آنها این است که اجازه ندهند هیچ پناهگاه امنی برای هراسافگنان، چه القاعده و چه داعش خراسان، وجود داشته باشد.»
چیزی که به باور آگاهان، نشاندهندهی همکاری اطلاعاتی میان طالبان و دولت بایدن در اجرای عملیاتهایی عمدتاً علیه «داعش خراسان» است.
اکنون اما دانلد ترمپ از بازداشت «مسئول فاجعهی ابیگیت» سخن گفتهاست. تناقضی که به باور عدهای، میتواند صحنهی یک «نبرد سیاسی داخلی» برای نشان دادن پیروزی باشد.
در همینحال، المرصاد، رسانهی وابسته به استخبارات طالبان نیز امروز ادعا کرده که برخلاف اظهارات ترمپ، طالبان، «طراحان اصلی» حمله به میدان هوایی کابل را در ماه حمل 1402 کشتهاند و دولت بایدن نیز کشته شدن این افراد به دست این گروه را تایید کردهاست.
این رسانهی طالبان ادعا کرده که این گروه در 16 حمل 1402، در ناحیهی نهم امنیتی شهر هرات فردی با نام «حسین» را کشته که در گذشته مسئول «کتیبهی انتحاریهای داعش» بوده و در هنگام کشته شدن عضو شورای رهبری داعش خراسان و مسئول نظامی این گروه در زون غرب بودهاست.
المرصاد همچنین افزوده که این گروه در 20 حمل 1402، در شهر زرنج مرکز ولایت نیمروز، فرد دیگری با نام «عبدالله کابلی» را کشته که مسئول امور مهاجرت این شاخهی داعش بودهاست.
این رسانهی طالبان افزوده: «15 روز پس از کشتهشدن این دو تن از سران داعش خراسان توسط طالبان، سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد که آنان طراحان اصلی این حمله بودند و نقش طالبان در کشتن آنها را نیز تایید کرد.»
حالا به ادعای این رسانهی وابسته به طالبان، شریفالله طراح حملهی میدان هوایی کابل نیست و ترمپ با این اقدام قصد دارد ادعای دولت بایدن را در این زمینه تضعیف کند و بازداشت این فرد را بهعنوان «دستاورد» خود جلوه دهد. از سوی دیگر به گفتهی المرصاد، پاکستان تلاش دارد با این اقدام، روابط خود را با دولت ترمپ بهبود بخشد و بار دیگر بهعنوان «متحد در مبارزه با هراسافگنی» در کنار امریکا قرار گیرد.
از سوی دیگر، «روند سبز افغانستان» به رهبری امرالله صالح بازداشت شریفالله را «نیرنگ هوشمندانه» توصیف کرده و گفتهاست که او در سال 1398 توسط امنیت ملی بازداشت گردید و در 24 اسد 1400، روزیکه طالبان کابل را تصرف و زندانها را باز کردند، آزاد شد.
«روند سبز» میافزاید که بازداشت و تحویلدهی شریفالله برای همهی طرفها «منفعت» میرساند، زیرا با آن، امریکا یک «بازداشت پرمخاطب» داشته؛ پاکستان «تصویر خود را بهبود» بخشیده و طالبان از «نقش خود در رهایی او، فرار میکند.»
رحمتالله نبیل، رییس پیشین امنیت ملی افغانستان نیز میگوید که پاکستان در حال انجام «بازی دوگانه» است. از یکسو میخواهد خود را به عنوان «شریک کلیدی امریکا در مبارزه با هراسافگنی» معرفی کرده و از این طریق از امریکا «امتیازگیری» کند. از سوی دیگر، با این کار خود میخواهد تا بر طالبان فشار وارد کند تا آنها را مجبور به «امتیازدهی» به پاکستان در زمینههای همچون خط دیورند، روابط با هند و سیاستهای منطقهای کند.
دانلد ترمپ در سخنرانی روز سهشنبهاش در کانگرس امریکا، شریفالله را «مسئول» حملهای دانست که منجر به کشتهشدن ۱۷۰ شهروند ملکی افغانستان و ۱۳ نیروی نظامی امریکایی شد.
ترمپ این بازداشت را «دستآورد» دولت خود معرفی کرد و از پاکستان برای همکاری تشکر کرد. او همچنین بار دیگر بایدن را به دلیل مدیریت «فاجعهبار» خروج از افغانستان مورد انتقاد قرار داد و آنرا «شرمآورترین لحظه» در تاریخ امریکا دانست.
شریفالله روز چهارشنبه به امریکا منقل شد و بعدازظهر این روز در جلسهی ابتدایی دادگاه فدرال در ویرجینیا حضور یافت. به گزارش سیبیاس، جلسهی رسمی برای بررسی اتهامهای وی قرار است روز دوشنبهی هفتهی پیشرو برگزار شود.
حالا در رقابت میان بایدن و ترمپ بر سر ادعای «موفقیت» در مبارزه با طراحان حملهای که جان ۱۳ سرباز امریکایی را گرفت، بازداشت شریفالله در پاکستان و انتقالش به امریکا به ترمپ فرصتی داده تا «دستآورد» بایدن را کمرنگ جلوه دهد و به عقیدهی برخی، این تناقضها بیش از آنکه حقیقت را روشن کند، میدان یک «نبرد سیاسی داخلی» است.