در آغازین روزهای بازگشت طالبان بهقدرت در کابل و در میان سردرگمیهای بیحدوحصری که شهروندان باید برمیتابیدند، یکی از جالبِ توجهترین چیزها در مورد طالبان تصاویر پخششده از یک مقام ارشد و مورد احترام آنان بود که در دیدارهایش «پرتلهی گلولهها» و سلاح «ام۴» را کنار نمیگذاشت. این چهره که نهایتاً از سوی رهبری طالبان به وزارت مهاجران گماشته شد و امروز درنتیجهی یک انفجار جان باخت، کی بود؟
بنابر دلایل بسیار قابل درکی، اطلاع درست و دقیقی از تاریخ تولد هیچیک از رهبران طالبان در دست نیست و شاید به همین دلیل باشد که تاریخ تولد او در فهرست تحریمهای دولت امریکا اول جنوری و یکی از سالها میان ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۴ خوانده شدهاست.
با اینحال آنچه روشن است این است که حقانی از پشتونهای زدران و اهل ولایت پکتیا در جنوب شرقی افغانستان بود.
از آوان جوانی با برادرش، جلالالدین حقانیِ معروف که بنیانگذار شبکهی حقانی و از چهرههای کلیدی در جریان «جهاد» برعلیه اتحاد جماهیر شوروی و تشکیل تنظیمهای جهادی بود، وارد جهان «اسلامگرایی سیاسی» آنهم از نوع «دیوبندی» آن شد و هنگامیکه برادرش در اواسط دههی نود با ملا عمر بیعت کرده و از حاکمیت او پشتیبانی کرد، او نیز همین راه را پیش گرفت و به صفِ طالبان پیوست.
حقانی رفتهرفته تبدیل به چهرهای اصلی و مهم در ساختار قدرت شبکهی حقانی و طالبان شد. ساختار شبهقبایلی این شبکه که یک خانواده را در رأس هرم قدرت قرار میداد، به تثبیت جایگاه خلیلالرحمان در این شبکه کمک کرد؛ رهبری این شبکه بهدست برادرزادهی او، سراجالدین حقانی و طراحی حملات مرگبار و پیچیدهی این شبکه بهدست برادرزادهی دگر او –انس حقانی– قرار داشت.
با اینحال خلیل الرحمان را نمیتوان وفاداری «سادهلوح» خواند که با پیوستن برادرش به طالبان از پی او رفت و چیزی در آستین نهان نکرده بود؛ هندوستان تایمز گزارش داده بود که خلیل الرحمان از چهرههای نزدیک شبکهی حقانی به سازمان استخبارات نظامی پاکستان یا «آیاسآی است.
نزدیکی با «آیاسآی» صرفاً قسمت کوچکی از کارنامهی خاکستری حقانیست؛ سازمان ملل متحد و دولت ایالات متحدهی امریکا او را به داشتن ارتباطی «ژرف و پیچیده» با گروه القاعده و حتا با خود شخص اسامه بن لادن، رهبر معروف این گروه و مسئول حملات یازدهم سپتامبر متهم کردهاند.
در واقع ارتباط حقانی با القاعده آنچنان «چند لایه و عمیق و عجیب» بودهاست که انستیتوت خاورمیانه در گزارشی دلیل گماشته شدن او را به وزارت مهاجران و عودتکنندگان، جابهجایی و کمک کردن به ورود اعضای «خارجی» القاعده به افغانستان زیر نام «مهاجر» یا «برگشتکننده» خواندهاست.
وزارت مالیهی امریکا یک گام از این نیز پیشتر نهاده و در گزارشی که سال ۲۰۱۱ به نشر رسانده بود گفت که حقانی در مواردی «از طرف» القاعده عمل کرده و تصمیم گرفتهاست.
داستان اما در اینجا تمام نمیشود، بهگفتهی سازمان ملل حقانی حتا برای حمایت از نیروهای عملیاتی القاعده، «مردان» خود را برای جنگیدن در کنار جنگجویان این سازمان فرستاده بود.
در یک کلام حقانی یکی از چهرههای طالبان بود که تصور «بُریدن» او از القاعده و قطع هرنوع ارتباط با این سازمان برای کسی که کارنامهی او را بداند بسیار دشوار است.
اما ارتباط با القاعده صرفاً نیمی از کارنامهی حقانی را در بر میگیرد؛ نیمهی دگر –که شاید بتوان آن را تاثیرگذارتر نیز دانست– ماموریت او برای جلب حمایتهای مالی جهانی برای طالبان بودهاست.
سازمان ملل در اسنادی که در مورد حقانی نشر کرده آوردهاست که او نقشی حیاتی و بسیار مهم در تامین مالی طالبان و جلب حمایت برای این گروه در تمامی سالهای جنگ این گروه برعلیه ائتلاف ضد «هراسافگنی» جهان داشت.
بربنیاد گفتهی سازمان ملل حقانی سفرهای متعددی به کشورهای عربی خلیج فارس داشته و از آنجا موفق به جلب حمایت برخی از کشورها شدهاست.
نهتنها کشورهای عربی –که هماره متهم به حمایتهای «سخاوتمندانهی» مالی به گروههای جهادگرا و تندرو همچون طالبان بودهاند– بلکه بربنیاد سخن سازمان ملل حقانی موفق به جلب حمایت برخی از کشورها در جنوب و شرق آسیا نیز شدهاست؛ کشورهایی که سازمان ملل نامی از آنها نبرده ولی نامهایی چون «چین و پاکستان» را در ذهن متبادر میکنند.
ایالات متحده همچنین ادعا میکند که حقانی مسئول تامین مالی هستههای مرکزی طالبان در ولایت لوگر و مسئول امور بازداشتشدگان طالبان نیز بودهاست.
مردیکه تا همین امروز جایزهای پنج میلیون دالری روی «اطلاعاتِ» مربوط به او بود؛ نه خودش. فقط اطلاعاتی که به بازداشت یا مرگ او بینجامد.
حقانی نهتنها یکی از باسابقهترین چهرههای طالبان، بلکه یکی از پیشکسوتان مورد احترام حاکمیت این گروه نیز بود، کسیکه با نسل نخست و پیشین طالبان و حتا پیش از دههی نود و در جریان جهاد آشنایی کامل داشت و برادر یکی از چهرههای «افسانهای» میان اسلامگرایان سیاسی در افغانستان و طالبان بود.
اگرچه هنوز فرصت بسیاری تا پدید آمدن چندوچون حادثهی کشتهشدن او باقیست، ولی آنچه بدیهیست این است که حقانی چهرهای ارزشمند برای شبکهی حقانی و حاکمیت طالبان بود و مرگ او ممکن است فصل تازهای از اختلافات را میان طیفهای گونهگون طالبان بگشاید.