حملهی مرگبار افراد ناشناس به عبادتگاه صوفیان در ولسوالی نهرین ولایت بغلان که جان دستکم ۱۰ تن را گرفت، بار دیگر توجهها را به تنشهای دیرینهی بنیادگرایی با تصوف جلب کرده است. در حالیکه مقامهای طالبان وقوع این حمله را تایید کرده و از بازداشت «چند مظنون» در این رابطه خبر دادهاند، هنوز هیچ گروهی مسئولیت حمله را بر عهده نگرفته است. کارشناسان بر این باورند که اختلافات «ایدئولوژیک» بنیادگرایان با اهل تصوف، محرک چنین خشونتهایی است.
منابع محلی به «تلویزیون دیار» تایید کردهاند که درنتیجهی حملهی شب گذشته (پنجشنبه، ۱ قوسِ) افراد ناشناس به زیارت «سید پادشاه جان»، یکی از عبادتگاههای اهل تصوف در ولسوالی/شهرستان نهرین ولایت بغلان، دستکم ۱۰ تن جان خود را از دست دادهاند.
مقامهای طالبان وقوع این حمله را تایید کرده و از بازداشت «چند مظنون» در این رابطه خبر دادهاند. بااینحال، تاکنون هیچ گروهی مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفته است. اما سوابق مشابه حملات خونین «داعش خراسان» به اجتماعات «صوفیمحور»، گمانهزنیها را متوجه این گروه کرده است.
در ماه ثور سال ۱۴۰۱، یک حملهی مرگبار دیگر در خانقاه مسجد «خلیفه صاحب» در منطقهی دارالامان کابل رخ داد که نزدیک به ۲۰۰ کشته و زخمی بر جا گذاشت. تنها یک هفته پیشاز آن نیز، «ذکرکنندگان صوفی» در ولایت کندز هدف حملهای مشابه قرار گرفتند که نزدیک به ۱۰۰ تن قربانی شدند.
کارشناسان معتقدند ریشهی این خشونتها در تنش تاریخی «بنیادگرایی با تصوف» نهفته است. طوریکه بنیادگرایان اسلامی اغلب تصوف را به دلیل گرایشهای عرفانی و تاکید بر تجربههای باطنی، همچون «بدعت و انحراف» تلقی میکنند.
بااینحال، تاریخ اسلام نشان میدهد که در بسیاری از دورهها، تصوف و «اسلام سنتی» در کنار یکدیگر زیستهاند و حتی تصوف نقش مهمی در گسترش اسلام داشته است. طالبان نیز، هرچند موضع رسمی علیه اهل تصوف اتخاذ نکردهاست، اما با روحیهی «تساهل و مدارا» که ریشه در آموزههای صوفیانه دارد، مخالف بوده و تلاش کردهاند قرائت سختگیرانهتری از دین را اعمال کنند.
این حمله یکبار دیگر نگرانیهایی را در میان جامعه صوفیان و جریانهای «معتدل» اسلامی برانگیختهاست و برخیها باور شان این است که استمرار این خشونتها به حذف تدریجی جریانهای عرفانی و تنوع مذهبی از جامعهی افغانستان منجر خواهد شد.